لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی (70)







فتوای صریح آیت‌اله العظمی منتظری: ولی فقیه، بدون انتخاب آزاد مردم، مشروعیت ندارد
شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز خواهان توقف اقدامات غیرقانونی در قوه قضائیه شد
زمینه‌چینی دولت کودتا برای انقلاب فرهنگی دوم
یورش وحشیانه به زندانیان سیاسی بند 4 زندان گوهردشت کرج
فرمانداری تهران: ادامه‌ی اعتراض‌ها منجر به تعطیلی دانشگاه‌ تهران برای یک ترم می‌شود
«برای جنازه سعیده پورآقایی پول خواسته‌ بودند»
سعیده ۱۷ ساله و دانش‌آموز بود

فتوای صریح آیت‌اله العظمی منتظری
ولی فقیه، بدون انتخاب آزاد مردم، مشروعیت ندارد


«موج سبز آزادی» متن کامل سؤال مطرح شده از آیت‌الله العظمی منتظری و تصویر پاسخ این مرجع تقلید را که به مهر شخصی ایشان ممهور شده است، در ادامه منتشر می‌کند:

متن استفتاء از آیت‌الله العظمی منتظری

بسمه تعالی

با سلام خدمت مرجع گرانقدر جناب آقای منتظری

از آن جا که وقایع اخیر منشاء بحث‌های تازه‌ای در مورد مبانی «نظریه‌ی حکومتی اسلام» شده است، و با توجه به این نکته که بحث‌های مطرح شده خواه‌ناخواه واجد مخاطبین پرشماری در میان نسل حاضر و حتی نسل‌های بعدی است، لازم به نظر می‌رسد تا با بیان هر چه بی‌ابهام‌تر و بی‌واسطه‌تر نظرات مراجع بزرگ‌وار، اولا بستر مناسب برای ابلاغ احکام واقعی اسلام در این موضوع فراهم شود، ثانیا زمینه‌ی بهره‌برداری‌های مغرضانه را، که متاسفانه اغلب با خلط مباحث و استفاده از اصطلاحات فنی دور از دسترس عامه انجام می‌شود، به حداقل رساند.

مورد سوال در موضوع «میزان نقش رضایت اکثریت در جواز برای تصرف در حکومت» از منظر احکام اسلام است. به طور مشخص، اگردر زمان یکی از امامان معصوم گذشته، که بدون شک از جانب خدا واجد ولایت بر روی زمین بوده‌اند، شرایطی پیش می‌آمد که معصوم (ع) به لحاظ قوای قهریه و نظامی امکان تصرف در حکومت را به رغم رضایت اکثریت داشت، بر اساس شناخت ما از سیره و روش آن بزرگواران، آیا ایشان با تکیه بر قوای ذکرشده خود را مجاز به تصرف معرفی می‌کردند؟

با تشکر و احترام.

تصویر پاسخ آیت‌الله العظمی منتظری




شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز خواهان توقف اقدامات غیرقانونی در قوه قضائیه شد

شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز عصر یکشنبه به ریاست حجة الاسلام و المسلمین خاتمی تشکیل گردید. در این جلسه گزارش هایی درباره وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر و ادامه نقض حقوق قانونی آنان در روند بازجویی و نگهداری در سلولهای انفرادی علیرغم پایان مراحل بازجویی برخی از آنان و نیز نامعلوم بودن سرنوشت بعضی از بازداشت شدگان و بی اطلاعی خانواده ها یشان ارائه و مجمع ضمن ابراز نگرانی و تأسف شدید از این وضعیت از ریاست جدید قوه قضائیه آیت الله صادق لاریجانی صدور دستور قاطع برای تسریع در رسیدگی و توقف اقدامات غیر قانونی را خواستار شد. همچنین در این جلسه از هتاکی و اهانت به ساحت مقدس مراجع عظام و شخصیتهای برجسته و سرمایه های بزرگ انقلاب و خدمتگذاران راستین اسلام، انقلاب و ایران و محبوب مردم و شکستن حریم دین،اخلاق و معنویت در ماه مبارک رمضان توسط برخی از رسانه ها و اشخاص حکومتی و بعضاً مجالس مذهبی و دینی ابراز تأسف شدید شده و مجمع، توقف این رفتار غیر اسلامی و غیر انسانی را خواستار شد. ضمناً در این جلسه درگذشت عالم مجاهد حجة الاسلام و المسلمین سید عبدالعزیز حکیم، فرزند برومند مرجع بزرگ عالم تشیع مرحوم آیت الله العظمی حکیم را ضایعه ای بزرگ برای روحانیت و مردم شریف عراق دانسته و این مصیبت را به ملت و دولت عراق و خاندان سرافراز حکیم به ویژه به فرزندان شایسته آن مرحوم حضرت حجة الاسلام و المسلمین سید عمار و سید محسن تسلیت گفت.

روابط عمومی مجمع روحانیون مبارز

88/6/8




ارزیابی استراتژی کودتاچیان برای مهار اعتراضات دانشجویی در دانشگاه‌ها
زمینه‌چینی دولت کودتا برای انقلاب فرهنگی دوم


وقتی سخنان چند روز پیش آیت‌الله خامنه‌ای در جمع دانشجویان دستچین شده را می‌شنویم که از لزوم فعال بودن طیف خاص دانشجویان علیه تحرکات دشمن صحبت می‌کند، یا سخنان یکشنبه شب وی در ابراز نگرانی از تحصیل دو میلیون دانشجو در رشته‌های علوم انسانی! را می‌شنویم و یا کیهان دوشنبه را می‌خوانیم که از «تصرف دانشگاه‌های مادر» توسط دشمنان می‌نویسد و این را در کنار پیشنهاد یک متقلب برای وزارت علوم می‌گذاریم، بوی توطئه‌ی شوم کودتاچیان و تدارک کاریکاتوری از یک «انقلاب فرهنگی» علیه دانشگاه و دانشجو به مشاممان می‌رسد. برنامه‌ی دولت کودتا برای دانشگاه چیست؟

از چند هفته پیش و با توجه به سیری که دانشگاه در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم طی کرد و به عنوان بخشی از بدنه‌ی فعال جامعه وارد عرصه شد، و در پی حضور فعال دانشجویان در اعتراضات مردمی به کودتای انتخاباتی اخیر که منجر به تقدیم شهدایی به جنبش راه سبز امید شد، این ذهنیت به طور جدی در بین فعالان سیاسی، مقامات و مسئولان نظام، نیروهای امنیتی و مدیران دانشگاه شکل گرفته که مقارن با آغاز سال تحصیلی جدید در مهرماه، اعتراضات دامنه‌داری در دانشگاه‌ها شکل خواهد گرفت. بسیار دور از ذهن می نماید که دانشجویان در مهرماه منفعلانه با رخدادهای اخیر برخورد کنند؛ به ویژه آنکه مواجهه‌ی دانشگاه با دولت کودتایی که دولت ملی، محبوب و مردمی دکتر مصدق را سرنگون کرده، و به شهادت سه آذر اهورایی انجامید، به شکل عمیقی در حافظه‌ی تاریخی دانشجویان ریشه دوانده است و ناخودآگاه دانشگاه گره خورده با مقاومت در برابر کودتاست.

طبعاً، نوع طرح اعتراضات دانشجویی و سازماندهی آن، دغدغه‌ای پیش روی فعالان جنبش سبز، و مواجهه با اعتراضات دانشجویی و کنترل گستره‌ی آن در سطح دانشگاه و جلوگیری از نفوذ آن به جامعه، مساله‌ی هراس‌انگیز این روزها برای کودتاگران است. در یک سو، بدنه و گرایش عمومی دانشجویان قرار دارند که دلبسته‌ی راه سبز امیدند و در عین حال به حدی از بلوغ و آگاهی رسیده‌اند که از هم‌اکنون دغدغه‌ی آن را داشته باشند که اعتراضات خود به کشتار مردم و دانشجویان، هتک حرمت دانشگاه (حمله به کوی دانشگاه و دانشگاه‌های تهران، اصفهان، شیراز، خوابگاه دانشگاه امیرکبیر و ...) را چگونه ساماندهی نمایند که کودتاگران نتوانند این اعتراضات را به مسیر دلخواه خود که غایت آن ایجاد انفعال مجدد در بین دانشجویان است، هدایت کنند و دانشجویان بتوانند با کمترین هزینه‌ی ممکن به شکل مسالمت‌آمیز و مدنی به خونخواهی یاران دبستانی خود بپردازند.

در مقابل اما، کودتاگران به شدت از خیزش دوباره‌ی دانشگاه و بروز التهاب در فضای دانشگاه و سرایت آن به عرصه‌ی جامعه نگران‌اند و این نگرانی سبب‌ساز موضع‌گیری‌های متناقض و شتابزده از سوی آنان شده است. در حالی که هفته‌ی گذشته، مقام رهبری برای نخستین و طی عقب نشینی‌ای آشکار از وقوع «تخلفات و جنایت‌هایی» در جریان حوادث پس از انتخابات سخن گفت و بر برخورد قاطعانه با مهاجمان به کوی دانشگاه و ضرب و شتم و توهین به دانشجویان در هر مقام و جایگاه سازمانی تاکید کرد، احمدی‌نژاد در موضع‌گیری متفاوتی، با انتساب حمله‌ به کوی دانشگاه و ضرب و شتم دانشجویان و همچنین بازداشتگاه کهریزک به عوامل برانداز، عمق تناقض و شتابزدگی در ذهن کودتاگران در مواجهه با دانشگاه را نشان داد و البته در عین‌حال بار دیگر پتانسیل بحران‌آفرینی خود را در اعلام مواضع نشان داد.

انتساب حمله به کوی دانشگاه به عوامل برانداز، موضعی نسنجیده در حد «خس و خاشاک» نامیدن بخش وسیعی از مردم و مخالفان در روزهای پس از انتخابات توسط احمدی‌نژاد است؛ چرا که مواضع این‌چنینی موجب جریحه‌دار شدن احساسات طرف مقابل می‌شود و نتیجه‌ی عکس می‌دهد. در حالی که صدور مجوز حمله به کوی دانشگاه توسط شورای تأمین (که نهادی زیرمجموعه وزارت کشور و دولت است) قطعی و غیر قابل خدشه است، و در حالی که تعداد زیادی از دانشجویان در جریان حمله به کوی دانشگاه پس از برخوردهای به شدت خشونت‌آمیز، تحقیرکننده و اهانت‌بار به زیرزمین منفی چهار وزارت کشور منتقل شده‌اند و در آنجا مورد زشت‌ترین و کثیف‌ترین برخوردهای غیرانسانی واقع شده‌اند، انتساب مساله‌ی حمله به کوی دانشگاه به نهادی غیر از وزارت کشور و دولت، چیزی جز توهین به شعور دانشجویان و افکار عمومی است؟ گویا دولت کودتا از ثمرات دروغ‌گویی‌های چهارساله‌ی خود به قدر کافی متنبه نشده که همچنان بر طبل گفتن دروغ‌های بزرگ می‌کوبد.

فارغ از این موضع خام و نسنجیده‌ی احمدی‌نژاد، دو روز پیش شاهد بودیم که فرمانده‌ی سپاه پاسداران راساً اقدام به ارائه‌ی گزارشی از حمله به کوی دانشگاه کرد و در این گزارش ضمن پذیرش همراهی بخشی از نیروهای سپاه (بسیج) با گارد ویژه در حمله به کوی دانشگاه، با تطهیر این نیروها، برخوردهای زشت و غیرانسانی صورت گرفته با دانشجویان را به جریانی سازماندهی‌شده از نیروهای لباس‌شخصی خودسر منتسب کرد که قطعاً مورد برخورد و مجازات قرار خواهند گرفت؛ حتی سردار جعفری از برگزاری قریب‌الوقوع دادگاه برای این نیروهای خودسر نیز خبر داد. فارغ از اینکه این موضع‌گیری فرمانده سپاه نیز خلاف واقع است و دانشجویان حی و حاضرند که شهادت بدهند، این نیروهای خودسر نبودند که دست به برخورد غیرانسانی با آنها زده‌اند، بلکه دقیقاً همان نیروهای قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران (1) بودند که با پشتیبانی لجستیک نیروهای گارد ویژه به جان دانشجویان بی‌پناه یورش بردند، آیا نشانه‌ای آشکارتر از انتقال 46 تن از دانشجویان به منفی چهار وزارت کشور و تداوم شکنجه‌های غیرانسانی در این زندان برای نشان دادن عاملیت نیروهای دولتی و امنیتی در هتک حرمت دانشگاه لازم است؟ با این همه، پذیرش اینکه نیروهای سپاه نیز در جریان حمله به کوی دانشگاه نقش داشته‌اند از سوی فرمانده سپاه، با موضع نسنجیده‌ی رئیس دولت کودتا که حمله به کوی دانشگاه را به کلی به نیروهای برانداز نسبت می‌دهد، تفاوتی آشکار دارد. و علاوه بر این، نفس ارائه‌ی گزارش از سوی شخص فرمانده سپاه (و نه یکی از مقامات رده‌پایین‌تر سپاه) نشان‌دهنده‌ی اهمیت مساله برای مقامات مسئول و هراس جدی آنها از اعتراضات دانشجویی است.

تا اینجای کار، به طرق مختلف تلاش شده که احتمال وقوع اعتراضات دانشجویی تا حد ممکن کاهش یابد؛ برای نمونه اقدامات زیر صورت گرفته است:

- فعال کردن ماشین سرکوب کمیته‌‌های انضباطی در برخی دانشگاه‌ها نظیر دانشگاه مازندران، همدان و علم و صنعت تهران.
- صدور احضاریه‌ی دادگاه انقلاب برای تعدادی بالغ بر 14 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در اواخر تیرماه و شایعه صدور احضاریه‌های جدیدی در مردادماه برای حدود 50 نفر از دانشجویان.
- تهدید به اخراج برخی دانشجویان فعال و ترویج شایعاتی مبنی بر تهیه‌ی لیستی 100 نفره از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران به عنوان لیست سیاه اخراجی.
- گروگان گرفتن برخی دانشجویان فعال در زندان و پرونده‌سازی‌های حیرت‌انگیز برای معلق نگاه داشتن ذهنیت حلقه‌ی فعالان دانشجویی اطراف دانشجویان زندانی.

اقداماتی از این دست البته از قبل محکوم به شکست است و کودتاگران نیز به خوبی بر این مساله واقف‌اند؛ به چند دلیل ساده: نخست اینکه این قبیل روش‌ها در سال‌های گذشته بارها ناکارآمدی خود در تزریق یأس و به خاموشی کشاندن اعتراضات در فضای دانشجویی را به اثبات رسانده‌اند؛ چرا که راهکارهایی از جنس فوق به مثابه‌ی مسکن‌هایی برای مهار زودگذر التهاب هستند و نه رفع درازمدت مدنظر سرکوب‌گران. دوم اینکه کودتاگران تا امروز متوجه شده‌اند که این بار نه با بخش محدود و بریده از بدنه‌ای از دانشجویان فعال، که با عموم دانشجویان روبه‌رو هستند. به جرات می‌توان گفت که در جریان فعالیت پیشاانتخاباتی کوی دانشگاه و همچنین مقاومت دانشجویی در روزهای پس از انتخابات، هیچ یک از فعالان دانشجویی نقش راهبری یا سازماندهی فعالیت‌ها و اعتراضات را نداشتند، بلکه دقیقاً به مانند آنچه در جامعه رخ داد، بدنه‌ی عمومی دانشجویان طی نظم و سازماندهی خودجوش، به فعالیت پرداختند. بنابراین به فرض که با تعداد محدودی از فعالان دانشجویی برخوردهای انضباطی و قضایی صورت گیرد، با بدنه‌ی اکثریت دانشجویان چه خواهند کرد؟

کودتاگران در مواجهه با اعتراضات دانشجویی در آغاز سال تحصیلی جدید، اگر نخواهند واقعیت را بپذیرند که تاکنون همین را نشان داده‌اند، منطقاً دو راه کلی در پیش دارند: یا به نحوی در صدد تحمیل تعطیلی دانشگاه برخواهند آمد تا بدین طریق اصولاً بستر و زمینه‌ی عینی بروز اعتراضات را حذف کنند؛ در حالی که حذف اساساً ممکن نیست و تعطیلی دانشگاه نه تنها موجب مهار اعتراضات و فروکش کردن التهاب نخواهد شد که با تحریک و ایجاد حساسیت در بدنه‌ی کوچک بی‌تفاوت دانشجویی، و پیوستن این جمع به بدنه‌ی عمومی معترض دانشجویی، به گسترش و انباشت بیشتر اعتراضات خواهد انجامید؛ انباشتی که نهایتاً پس از پایان تعطیلی موقت دانشگاه‌ها سرریز خواهد کرد. دوم اینکه، بار دیگر عنان نیروهای امنیتی به نابخردان سپرده شود تا با سرکوب گسترده و احیاناً کشتار دانشجویان فضای رعب و وحشت را برای مدتی طولانی بر دانشگاه حاکم کنند.

هر دو گزینه‌ی اخیر، هزینه‌های هنگفتی برای کودتاگران در پی دارد. تعطیلی دانشگاه‌ها برای هر مدت زمانی‌، نوعی تزریق تشویش و التهاب در ذهنیت جامعه است؛ این سوال برای تک‌تک افراد جامعه مطرح خواهد شد که به چه دلیل دانشگاه‌ها را تعطیل کردند؟ بدین ترتیب تعطیلی دانشگاه‌ها علی‌رغم اینکه به حذف یکی از کانون‌های مقاومت خواهد انجامید، اما با برانگیختن و تحریک حس کنجکاوی مردم، به خودی خود به تزریق تشویش و تأیید این مساله در ذهنیت جامعه می‌انجامد که: «شرایط غیرعادی است».

راهکار دوم به مراتب خطرناک‌تر و هزینه‌زاتر است. سرکوب شدید دانشگاه، هم بر دامنه و عمق اعتراضات می‌افزاید و هم به تداوم مساله‌ی دانشگاه‌ها به شکلی حادتر می‌انجامد. نمونه‌ی روشن این امر، حادثه‌ی 16 آذر 1332 است؛ حتی حمله‌ی مستقیم نیروهای ارتش به محوطه‌ی دانشگاه و کشتار دانشجویان، به خاموشی همیشگی اعتراضات دانشجویی نینجامید، بلکه زمینه را برای شکل‌گیری و رشد جنبش‌های مسلحانه در سطح جامعه که از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی عضوگیری می‌کردند، فراهم آورد و بدین ترتیب موجب زیرزمینی شدن فعالیت‌ها و سرایت آن به سطح جامعه و نظامی شدن فاز مواجهات معترضان و رژیم شد که اینها جملگی از نتایج غیرقابل‌پیش‌بینی برای حاکمیت و حتی نیروهای سیاسی و مبارز بودند. در شرایط کنونی نیز سرکوب دانشگاه، به نتایج و پیامدهای غیرقابل‌پیش‌بینی در درازمدت خواهد انجامید.

سخنان هفته‌ی گذشته مقام رهبری در یک جمع دانشجویی دستچین شده و وابسته، اما راه سومی را ترسیم کرد که هم هزینه‌ها را در برخورد با اعتراضات دانشجویی کاهش می‌دهد و هم در درازمدت موجب تحلیل رفتن توان دانشجویان در تأثیرگذاری پیرامونی خواهد شد. از این راه سوم با عنوان «استراتژی رو در رو قرار دادن دانشجویان» نام برده‌ایم. البته این راه بی‌سابقه یا بدیع نیست، اما به نظر می‌رسد این‌بار به شاهراه کلیدی برای به خاموشی کشاندن دانشگاه بدل شده است. به طور ساده ماجرا از این قرار است که با تحریک و سازماندهی طیفی از نیروهای حامی حاکمیت (و به ویژه طرفداران رهبری و نه الزاماً هواداران دولت کودتا) با این دستاویز که کشور و نظام در خطر است، «منازعه‌ی دانشگاه با دولت» به «منازعه‌ی دانشجو با دانشجو» بدل می‌شود و درگیری‌های مداوم دانشجویان هوادار وضع موجود با دانشجویان معترض در درازمدت به فرسایش و تحلیل رفتن توان معترضان خواهد انجامید. فراموش نباید کرد که در این منازعه، حافظان وضع موجود با انواع اهرم‌های فشار انضباطی و امنیتی و قضایی پشتیبانی می‌شوند. بروز چنین منازعه‌ای در سطح دانشجویی به سادگی سبب خواهد شد که مساله‌ی اصلی که اعتراض به هتک حرمت حریم دانشگاه و ماهیت کودتایی دولت است، با مساله‌ای فرعی و حاشیه‌ای که نزاع دو طرف دانشجویی نمای بیرونی آن است، جایگزین شود.

بدین ترتیب، دانشجویان معترض که اکثریت بدنه‌ی دانشجویی را شکل می‌دهند، باید به دقت این مساله را مد نظر داشته باشند که منازعه‌ی اصلی آنها نه با بسیج دانشجویی و نه با طرفداران دانشجویی وضع موجود است و باید از افتادن در دام سناریوی طراحی‌شده برای تحلیل بردن توان اعتراضی دانشگاه به شدت بپرهیزند. در این راستا اتکا به برخی مشترکات دانشجویی می‌تواند راهگشا باشد. نباید فراموش کرد طیف نیروهای دانشجویی حافظ وضع موجود (از جمله حتی اعضای بسیج دانشجویی) در نهایت امر دانشجو هستند و چه بسا بتوان با آنها از موضع منافع مشترک صنفی و مهمتر از آن آرمان‌های مشترک اسلامی و انسانی به تفاهم حداقلی رسید یا لااقل از منازعه با آنها احتراز کرد.

یکی از روش‌های مؤثر در این راستا، سخن گفتن با زبان فطرت و انسانیت با این دانشجویان است. در هر صورت هیچ انسان منصف و آزاده‌ای از جنایاتی که بعد از انتخابات صورت گرفته، ابراز خشنودی و رضایت نمی‌کند. گفته می‌شود محسن روح الامینی که در زمره‌ی شهدای دانشجویی اعتراضات اخیر است، به لحاظ فکری نزدیک به طیفی از دانشجویان بسیجی بوده است. در جریان حمله به کوی دانشگاه نیز چند تن از دانشجویان بسیجی در زمره‌ی دانشجویان بازداشتی بودند که حتی یکی از آنها در بین شکنجه‌شدگان منفی چهار وزارت کشور نیز بود. باید از دانشجویان بسیجی پرسید که چگونه حاضرند در قبال ریخته شدن خون امثال روح الامینی‌ها سکوت کنند؟ چگونه حاضرند در قبال شکنجه‌ی دانشجویان در وزارت کشور که باید مأمن مردم باشد نه شکنجه‌گاه آنها، بی‌تفاوت باشند یا بدتر اینکه از این قضایا دفاع کنند؟

سناریوپردازان از هم‌اکنون تمهید ویژه‌ای برای بی‌اثر کردن برانگیختن ندای فطری دانشجویان حامی وضع موجود نیز اندیشیده‌اند و اعلام این مساله که دادگاه رسیدگی به تهاجم نیروهای خودسر به کوی دانشگاه به زودی برگزار خواهد شد، بی‌شک برای فراهم آوردن این توجیه بوده است که نیازی به اعتراض دانشجویان نیست و حکومت خود به مجازات خاطیان خواهد پرداخت. اما مساله این بار به این سادگی نیست. این بار، وزارت کشور راساً دستور حمله به کوی دانشگاه را صادر کرده و حتی زیرزمین خود را به شکنجه‌گاه دانشجویان بدل کرده است. آیا اکنون با انتساب این جنایات به نیروهای خودسر می‌توان از نقش وزیر کشور و دولت در بروز این جنایات چشم‌پوشی کرد؟ این سؤالی بی‌جواب است.

از سوی دیگر، در مواجهه با دانشجویان حامی وضع موجود، باید تفاوت ماهوی دولت نهم و دولت دهم را یادآوری کرد؛ گرچه در رأس هر دو دولت، محمود احمدی‌نژاد قرار داشته و دارد، اما این تشابه نباید موجب شود که ماهیت کودتایی دولت دهم فراموش شود. دولت نهم با وجود حرف و حدیث‌های فراوان درباره‌ی سلامت انتخابات در دور نخست و دخالت نیروهای نظامی در دور دوم به نفع احمدی‌نژاد، در نهایت امر برآمده از رأی مردم بود. اما دولت دهم با تقلب آشکار بر سر کار آمده و پایه‌های خود را بر خون بی‌گناهان بنا نهاده است. بنابراین باید از دانشجویان حافظ وضع موجود خواست که به دقت بر این مساله تأمل کنند که چنانچه دولت دهم دولتی قانونی و برآمده از رأی مردم بود، آیا لزومی به برخورد خشونت‌آمیز با اعتراضات مسالمت‌آمیز مردم و سرکوب آنها داشت؟ آیا به جای پاسخگویی به ابهامات متعدد پیرامون سلامت انتخابات و اجرای پیشنهادات حداقلی نظیر تطابق ته‌برگ‌های تعرفه‌های رأی با اطلاعات ثبتی کشور، لزومی داشت که سوال ساده‌ی مردم (رأی من کجاست) با باتوم و گاز اشک‌آور و اسلحه پاسخ داده شود؟

اینها مسائلی است که در یک چارچوب گفت‌وگویی با دانشجویان اقلیت حافظ وضع موجود می‌توان مدنظر قرار داد. اما مساله‌ی اصلی، نه نفس گفت‌وگو با این دانشجویان که پرهیز از هرگونه ورود به میدان منازعه با آنان است. دانشجویان هرگز نباید اجازه دهند که نزاعشان با دولت به نزاعی درون دانشگاه تبدیل شود. دعوا با بیرون است، نه با درون دانشگاه.

------------------------------------

(1) الیاس نادران، نماینده‌ی مجلس، در روز 13 مرداد در گفت‌وگویی با سایت خبرآنلاین پیرامون نقش قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران در حمله به کوی دانشگاه می‌گوید: «[در جریان بررسی حوادث کوی] ما جلساتی با آقایان سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی، مسئولان قرارگاه ثارالله و کمیته‌ی مربوط به پیگیری حوادث کوی در خود دانشگاه تهران داشتیم. حتی برای آنکه اشرافمان به موضوع بیشتر شود، با افراد آسیب‌دیده هم دیدار کردیم و سخنان آنها را هم شنیدیم. گزارش نمایندگانی که مسئول بررسی حوادث کوی دانشگاه بودند تقریباً نهایی شده است .... گزارش قرارگاه ثارالله نیز حداقل در دو سطح تهیه خواهد شد که آن هم نزدیک به نهایی شدن است. یک سطح از این گزارش به مقامات عالی کشور داده می‌شود و یک سطح هم برای افکار عمومی و رسانه‌ها تنظیم خواهد شد .... قرارگاه ثارالله تهران مرجعی است که مأموریت دارد راجع به مسائل بعد از انتخابات پیگیر باشد. ما هم در جلساتمان با مسئولان این قرارگاه گفت‌و‌گو کردیم و اطلاعاتی را از آنها گرفتیم.»



یورش وحشیانه به زندانیان سیاسی بند 4 زندان گوهردشت کرج
دوشنبه، ۹ شهريور، ۱۳۸۸
روز یکشنبه 8 شهریور ماه حوالی ساعت 0830 حفاظت و اطلاعات و تعداد زیادی از گارد زندان به بند 4 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و زندانیان سیاسی و سایر زندانیان را مورد یورش وحشیانه خود قرار دادند. گارد ویژه بصورت وحشیانه زندانیان بی دفاع را آماج باتون ها،مشت و لگد خود قرار دادند و با تحقیر و اهانت تمامی زندانیان سیاسی و سایر زندانیان را به محوطۀ زندان منتقل کردند. در این یورش وحشیانه تعدادی از زندانیان مجروح شدند که از جملۀ آنها آقای سید رضا حسینی 28 ساله با ضربات باتون از ناحیه دست زخمی گردید. گارد زندان زندانیان را به مدت 5 ساعت در زیر آفتاب و گرمای زیاد قرار دادند .در طی این مدت زندانیان حق استفاده از سرویسهای بهداشتی را نداشتند و زندانیان که بیمار مسن بودند از نوشیدن آب محروم بودند.

همزمان که زندانیان در زیر آفتاب و گرمای زیاد قرار داشتند به سلولهای آنها یورش بردند و حداقل وسائل که خانواده های زندانیان برای آنها تامین کرده بودند یا تخریب کردند و یا با خود بردندو یا اینکه آنها را پخش کردند .آنها همچنین دست نوشته ها و یاداشتها و سایر وسائل زندانیان سیاسی را با خود بردند.

از جمله زندانیان که امروز مورد یورش وحشیانه قرار گرفتند و با ضرب و شتم و توهین و تحقیر به محوطه زندان منتقل شدند آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد ، آقای شیرمحمد رضائی ،حمید و اصغر بنازداده از نجات یافتگان قتل عام 1367 ،محمد علی منصوری ،ارژنگ داودی ،افشین بایمانی،صالح کهندل،علی معزی،هود یازرلو و سایر زندانیان سیاسی می باشند.

پس از پایان یورش و حشیانه به زندانیان سیاسی ،زندانی سیاسی افشین بایمانی و آقای حامد حیدرپور از سالن نوجوانان سالن 12 به حفاطت و اطلاعات زندان برده شدند . آنها توسط نبی الله فرج نژاد تهدید به قتل شدند.نبی الله فرج نژاد معاون حفاظت و اطلاعات خطاب به آنها گفت: شما را می فرستم به بند 1 و دستور میدهم که با چاقو شماها را تک ،تک کنند ابتدا حامد را خواهیم کشت تا بدانید که ما جدی هستیم و خطاب به آقای بایمانی سپس تو را همین بلا رابر سرت خواهیم آورد.

از طرفی دیگر امروز روز ملاقات خانواده های زندانیان سیاسی و سایر زندانیان با عزیزانشان بود. خانواده ها که بعضی از آنها از شهرستان و با زبان روزه برای دیدن عزیزانشان آمده بودند. بر خلاف معمول که ملاقاتها صبح صورت می گرفت خانواده ها تا ساعت 13:00 با زبان روزه و در گرمای زیاد در انتظار بسر بردند.

یورش وحشیانۀ امروز به دستور وزارت اطلا عات صورت گرفت و توسط علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان ،کرمانی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان،نبی الله فرج نژاد معاون حفاظت و اطلاعات زندان ،شجاعی و حبیب کرمی صورت گرفت.کرمانی و نبی الله فرج نژاد خود شخصا در ضرب وشتم و توهین به زندانیان سیاسی و سایر زندانیان شرکت داشت و به دستور آنها زندانیان با باتون ،مشت و لگد مورد ضرب وشتم قرار می گرفتند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران




فرمانداری تهران: ادامه‌ی اعتراض‌ها منجر به تعطیلی دانشگاه‌ تهران برای یک ترم می‌شود
دوشنبه، ۹ شهريور، ۱۳۸۸
فرمانداری تهران طی نامه‌یی به مدیریت کوی دانش‌گاه تهران خواستار تعطیلی این دانش‌گاه بری دست‌کم یک ترم شده‌است.

به گفته چند تن از دانشجویان دانشگاه تهران وقتی به اتاق اقای باقرزاده مدیریت کوی دانشگاه مراجعه کردند با نامه‌ای از سو فرمانداری تهران برخورد می کنند که در آن قید شده بود «محرمانه».

در این نامه نوشته شده «در صورتی که دانش‌جویان به اعتراضات خود در کوی دانش‌گاه ادامه دهند، کوی دانش‌گاه و دانش‌گاه تهران برای حداقل یک ترم باید تعطیل شود.

تاریخ این نامه مربوط به دو روز پیش و برای ریاست دانش‌گاه تهران و مدیریت کوی دانش گاه نیز ارسال شده است .
گفتنی است در دو ماه اخیر ساعت ده هرشب دانش‌جویان در کوی دانش‌گاه برای نشان دادن اعتراضات خود به دلیل وقایع اخیر، حمله به کوی دانش‌گاه و حمایت از جنبش مدنی بانگ الله و اکبر سر میدهند.
هرانا




«برای جنازه سعیده پورآقایی پول خواسته‌ بودند»
سعیده ۱۷ ساله و دانش‌آموز بود


گفت‌وگوی دویچه وله با مهدی محمودیان، روزنامه‌نگار و عضو "کمیته پیگیری بازداشت‌های خودسرانه":

دویچه‌وله: آخرین آماری که در باره کشتگان دارید چقدر است؟

مهدی محمودیان: تا امروز اطلاعات کاملا مستند مربوط به کشته شدن ۸۵ نفر را داریم. ما با ۳۵ خانواده دیدار مستقیم داشته‌ایم و خبرهای دقیق با نام و جزییات کشتگان را دریافت کرده‌ایم. خبر مربوط به گورهای بدون نام در بهشت‌‌‌زهرا هم افکار عمومی را حساس کرد. تعدادی از خانواده‌ها آمدند و به ما گفتند تا بحال فکر می‌کردند بچه‌هایشان زندانی‌اند و در نتیجه مدام جلوی دادگاه انقلاب و اوین بوده‌اند. اعلام این خبر موجب شد که ما با ۱۵ خانواده دیگر تماس پیدا کنیم و بعد روشن شد که عزیزان آنها کشته‌شده‌اند.

کشته‌شدن سعیده پورآقایی و یک مادر و پسر، از جمله خبرهای تازه ماست. سعیده با چند نفر دیگر، بخاطر گفتن الله‌اکبر روی پشت‌‌‌‌بام از داخل خانه بازداشت شده، آن هم در حالی‌که چند روز بیشتر از تولد ۱۷ سالگی‌اش نگذشته بود. بعد از مدتی، جنازه سوخته‌شده او را به مادرش نشان داده‌اند.

فاصله دستگیری تا نشان دادن جنازه چقدر بوده؟

فکر می‌کنم حداکثر ۲۰ روز پس از دستگیری، جنازه او را به مادرش نشان می‌دهند و برای تحویل آن پول طلب می‌کنند.

و بعد مادر چه کرده؟

پول نمی‌دهد و در نتیجه سعیده را می‌برند در یکی از همین گورهای بدون نام و نشان دفن می‌کنند. البته بعدا به ایشان می‌گویند که اینجا قبر فرزند شماست. مادر سعیده علاوه بر آن‌که همسر شهید است، سه برادر شهید نیز دارد. در نتیجه با او همراهی نسبی کرده‌اند. فراموش نشود که یکی از مسئولان بهشت‌زهرا، در راستای خبر گورهای بدون نام و نشان مصاحبه کرد و گفت از ۴۴ قبر بدون نام که فعالان حقوق بشر مدعی شده‌اند، صاحبان ۱۹ قبر پیدا شده‌اند. باید بگویم که سعیده و آن مادر و پسر، در میان همین ۱۹ نفر هستند.

جزییات کشته شدن آن مادر و فرزند چیست؟

این دو در خیابان آزادی احتمالا روز ۲۵ خرداد مورد هدف تیر قرار گرفته‌‌اند. پسر دیگر این خانواده را بعنوان گروگان بازداشت کرده بودند تا اینها مراسم نگیرند و به کسی خبر ندهند. حتی نگذاشته‌اند در مغازه یا خانه پارچه عزا بزنند. الان چون گروگان این خانواده آزاد شده، تصمیم به اطلاع رسانی گرفته‌اند. ما به زودی عکس و اطلاعات دقیق‌تری در این مورد منتشر می‌کنیم.یکی از مشکلاتی که فعالان حقوق بشر در ایران دارند و نمی‌توانند بخاطر آن آمار و اطلاعات دقیق بدهند، این است که خانواده‌ها شدیدا تحت فشارند و خبرهایی را که دارند، انتقال نمی‌دهند.

فکر می‌کنید دلیل تناقض‌گویی مسئولان در ارائه آمار سرکوب‌ها چیست، آیا آن‌ها هم تحت فشارند؟

یکی از دلایل این است که در اوج سرکوب‌هاهرکس که دستش رسید، علیه مردم مسلح شد و اقدام کرد. خود فرمانده سپاه، رسما اعلام کرد که غیر از بسیج و سپاه، مردمی هم که احساس تکلیف کرده بودند وارد ماجرا شدند. واقعیت این است که حتی برخی هیئت‌های مذهبی هم برای سرکوب مردم، دستکم مسلح به چوب و چماق شدند.

در همین کهریزک، سه نهاد مستقل از یکدیگر در حال شکنجه متهمان بوده‌اند. در پاسارگاد هم همینطور. ما از بازداشتگاه‌هایی خبر داریم که در اصل دفتر یا خانه بوده‌اند اما برخی بخاطر احساس تکلیف، از آنها برای نگاهداری و بازجویی و شکنجه استفاده کرده‌اند.

در بهشت‌زهرا هم همینطور بوده است. هر نهادی برای خودش جنازه‌ها را آورده داده و طبق سلیقه خودش دفن کرده. عده‌ای با جواز، عده‌ای بدون جواز، عده با هویت و دیگران بدون شناسایی دفن شده‌اند.

مهیندخت مصباح
تحریریه: کیواندخت قهاری




لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی (69)






افشای نام و نشان یکی شهدایی که مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شد
«سعیده پورآقایی» قربانی جنایت لباس شخصی‌ها
تجمع مادران عزادار در پارک لاله، با حضور رخشان بنی‌اعتماد و شهلا لاهیجی
مهدی کروبی: با توقیف روزنامه و فیلتر سایت، متوقف نمی‏شویم؛ روز قدس قدرت مردم را خواهید دید
سعيد مرتضوي معاون دادستان كل كشور شد
سایت اعتماد ملی هم فیلتر شد
نکاتی در جابجایی عاملان
رفت، اما جنایت پابرجاست
دستورالعمل برخورد با تجمعات در دانشگاه ها

افشای نام و نشان یکی شهدایی که مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شد
«سعیده پورآقایی» قربانی جنایت لباس شخصی‌ها


اطلاعات جدیدی درباره‌ی یک شهید گمنام جنبش سبز از دو روز قبل به «موج سبز آزادی» رسید که در این دو روز جزئیات آن را مورد بررسی قرار دادیم و از صحت آن مطمئن شدیم. این خبر دردناک حاکی از آن است که یک دختر دیگر، همچون «ترانه موسوی»، قربانی جنایت‌پیشگی برخی بسیجیان شده و پس از آن هم جنازه‌ی وی با اسید سوزانده شده و در نهایت بدون حضور خانواده‌اش به صورت مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شده است. جالب است؛ تقدیر این بوده که خبر این جنایت، درست در روزی منتشر شود که دولت کودتا نمایش تشکیل کابینه را در دستور کار دارد؛ دولتی که بی‌اغراق با خون‌ریزی و جنایت بر سرکار آمده است.

به گزارش موج سبز آزادی، سعیده پورآقایی (آمایی) دختر جوانی است که اکنون پیکر او در یکی از قبور گمنام قطعه 302 بهشت زهرا دفن شده است. سعیده پورآقایی تنها فرزند جانباز شهید عباس پورآقایی (آمایی) است که در یکی از شب‌های پس از کودتا در حالی که به الله اکبر گفتن شبانه بر پشت بام خانه‌شان در خیابان دولت تهران مشغول بود، از سوی نیروهای لباس شخصی وابسته به بسیج دستگیر شد و پس از 20 روز جنازه او در یکی از سردخانه‌های جنوب تهران از سوی مادرش شناسایی شد. اما مسئولان ذی‌ربط از تحویل جنازه به مادرش خودداری کردند و حالا پس از هفته‌ها بی‌خبری خانواده‌اش مطلع شده‌اند او به صورت مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا به خاک سپرده شده است.

بر اساس این گزارش، خانواده این شهید جنبش سبز طی هفته‌های اخیر به شدت تحت فشار بودند تا از افشای ماجرا خودداری کنند. اما بالاخره سکوت درباره این ماجرا شکسته شد و ماجرای تاسف‌برانگیز ظلمی که بر این فرزند شهید رفته، از سوی برخی افراد مطلع، شرح داده شده است که «موج سبز آزادی» برای رعایت مسائل امنیتی از ذکر نامشان معذور است.

به گفته‌ی مطلعان، سعیده پورآقایی پس از بازداشت مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته و سپس به قتل رسیده است. متجاوزان جنازه‌ی وی از زانو به بالا در اسید سوزانده‌اند تا آثار این جنایت شنیع به صورت کامل از بین برود. سپس خانواده‌ی وی تحت فشار قرار می‌گیرند تا علت مرگ دخترشان را بیماری شدید کلیوی اعلام کنند.

این موضوع در حالی اتفاق می‌افتد که جنازه‌ی سعیده اساسا به خانواده تحویل نشده است و شنیدن خبر بیماری سعیده موجب تعجب اقوام وی شده است که اطمینان دارند سعیده سابقه‌ی هیچ نوع بیماری نداشته است؛ و همین دروغ بود که در نهایت به افشای ماجرا منجر شد.

گفتنی است مراسم ختم شهید سعیده پورآقایی (آمایی) روز شنبه هفتم شهریور به صورت محدود در مسجد جامع قلهک (محل زندگی وی) برگزار شد و نمایندگانی از جنبش سبز برای همدردی با خانواده داغدار این شهید مظلوم در این مراسم حضور یافتند.

لازم به ذکر است که برخی اطلاعات تازه که به محض تکمیل منتشر خواهد شد، نشان می‌دهد اکثر کسانی که به صورت مخفیانه و بی‌نام و نشان در بهشت زهرا دفن شدند، دخترانی هستند که مورد تجاوز وحشیانه‌ی نیروهای امنیتی و شبه نظامی قرار گرفته‌اند و دفن شبانه و غیرقانونی آن‌ها نیز برای جلوگیری از افشای ابعاد جنایات رخ داده صورت گرفته است.

«موج سبز آزادی» همچنین جدا از این قبرهای بی‌نام و نشان، از وجود یک گور دسته‌جمعی در نزدیکی بهشت زهرا مطلع شده که به محض تایید و دریافت جزئیات بیشتر، این گزارش نیز به اطلاع خوانندگان خواهد رسید.




تجمع مادران عزادار در پارک لاله، با حضور رخشان بنی‌اعتماد و شهلا لاهیجی

گردهمایی مادران برای حمایت از مادران داغدار و عزادار شهیدان جنبش سبز، روز شنبه با حضور بیش از 80 نفر در پارک لاله برگزار شد.

وبلاگ «مادران عزادار» در گزارش این گردهمایی نوشته است: تصمیم جمع بر آن بود که مادران از ساعت 7 راهپیمایی به دور استخر را شروع نکنند و با نزدیک شدن به پایان ساعت برنامه حرکت را آغاز کنند تا نیروهای انتظامی نتواند به سرعت جمع را متفرق کنند. به جمع مادران هر لحظه اضافه می شد، ساعت 5/7 غروب همه شروع به راهپیمایی آرام کردند و مردمی که دور استخر روی نیمکت ها نشسته بودند با کلماتی دلگرم کننده و یا با علامت پیروزی از جمع حمایت می کردند. تا ساعت 8 طبق قرار قبلی راهپیمایی انجام شد و ساعت 8 با اذان مغرب کسانی که روزه بودند با خرمایی افطار کردند و در بین مردم پارک نیز، خرما پخش شد. مردمی که در پارک بودند با این حرکت آشنایی داشتند و برای پیروزی و به نتیجه رسیدن این حرکت ، دعا کردند. این هفته در پارک لاله چهره های شناخته شده ای از هنرمندان و نویسندگان و فعالان جنبش زنان از جمله رخشان بنی اعتماد - کارگردان و فعال جنبش زنان ، شهلا لاهیجی - نویسنده و مترجم و فعال جنبش زنان و خدیجه مقدم فعال جنبش زنان و کمپین یک میلیون امضا با تعدادی از دوستانشان به چشم می‌خورد. خوشبختانه با اینکه تعداد زیادی نیروی انتظامی در پارک مستقر بود و خودرو های سواری و ون پلیس در داخل پارک و در نزدیکی جمع مادران پارک شده بود هیچ مشکلی پیش نیامد .

این وبلاگ همچنین خبر داده که به پیشنهاد یکی از مادران، به علت تاریکی هوا و تصویب گروه پارک لاله، از شنبه آینده برنامه از ساعت 6 تا 7 غروب برگزار می شود.




مهدی کروبی: در جمع اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی
با توقیف روزنامه و فیلتر سایت، متوقف نمی‏شویم؛ روز قدس قدرت مردم را خواهید دید


دبیرکل حزب اعتمادملی گفت: "در روز قدس نیز بار دیگر قدرت مردم را خواهید دید و متوجه می‏شوید که مردم از چه فکر و اندیشه‏ای حمایت می‏کنند، زیرا مردم خودشان می‏فهمند و درباره آنچه روی داده است داوری می‏کنند. این فشارهایی که بر فعالان سیاسی و دانشگاهی وارد می‏شود نشان‏دهنده ضعف است و ما در برابر این فشارها ایستادگی می‏کنیم و مصمم و با اراده به راه خود ادامه می‏دهیم."

به گزارش پایگاه خبری سحام‏نیوز، مهدی کروبی در جلسه شورای مرکزی حزب اعتمادملی که عصر شنبه برگزار شد گفت: "اکنون در شرایط خاصی قرار داریم ولی باید در این شرایط نیز کار تشکیلاتی و حزبی را با جدیت ادامه دهیم و در این راستا باید به برنامه‏ریزی بپردازیم."

وی با تاکید بر اینکه حوادثی که روی داده نباید منجر به سرخوردگی و انفعال شود گفت: "نباید حوادثی که روی داده موجب انفعال شود بلکه باید نشان دهید که مصمم هستید و از میدان بیرون نمی‏روید. بنابراین غم توقیف روزنامه و سایت را نخورید بلکه نشان دهید که با اراده به راه خود ادامه می‏دهید. تقسیم رای که در عرصه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری صورت گرفت پیامی داشت، مبنی بر اینکه بگویند شما جایگاهی ندارید، ولی بنده بدون توجه به این مسائل با قاطعیت به راه خودم ادامه دادم و ما باید در میدان حضور داشته باشیم و نشان دهیم که زنده هستیم."

دبیرکل حزب اعتمادملی تصریح کرد: "باید در این دوران سخت، پایمردی و ایستادگی کنیم و این روزهای سخت هم به زودی می‏گذرد." وی سپس با ابراز تاسف نسبت به برخوردهایی که صورت گرفت افزود: "متاسفانه با این شیوه برخوردی که در پیش گرفته شده‏است به سمت یک چاه ویل حرکت می‏کنند و هیچ کس نمی‏داند که سرانجام به کجا خواهیم رسید. هرچه فکر می‏کنیم نمی‏توانیم به تحلیل درستی از اتفاقی که افتاده است برسیم و سرنوشت مشخص نیست ولی من امیدوارم که هر چه است به منافع ملی کشور ضربه‏ای وارد نشود."

کروبی با اشاره به شرایطی که اصلاح‏طلبان در آن قرار گرفته‏اند افزود: "اکنون امکاناتمان بسیار محدود است و اینطور تحت فشار هستیم، بسیاری از کسانی که دانشگاهی بودند و یا فعالان سیاسی که از ما حمایت کردند هم تحت فشار قرار دارند و در شرایط سختی قرار داریم ولی باید ایستادگی کنیم تا از این هم عبور کنیم."

کروبی با اشاره به هجمه ای که به وی به علت نگارش نامه‏ای به هاشمی رفسنجانی شد گفت: " من هیچ‏گاه بدون سند حرف نمی‏زنم و هرگاه حرفی زده‏ام تا آخر پای آن ایستاده‏ام و تا جایی که بتوانم از حقوق مردم دفاع می‏کنم." وی با اشاره به دادگاه‏های نمایشی که برای فعالان سیاسی برگزار می‏شود گفت: "در این جلساتی که برگزار شد، این چهره‏ها می‏گویند که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته و خارجی‏ها در حوادث پس از آن دخالت داشتند. من نمی‏دانم که این حرف‏ها در چه شرایطی مطرح می‏شود، ولی من می‏خواهم این را بگویم که وقتی فردی از درون زندان و در شرایط خاص می‏گوید که در انتخابات تقلب نشده اثری در افکار عمومی ندارد."

وی خطاب به مسئولان گفت: "شما که مدام می‏گویید در انتخابات تقلبی نشده و این افراد هم که این را در این شرایط خاص و تحت فشار تکرار می‏کنند، پس دیگر ترس شما از چیست. اگر شما به گفته‏های خود اعتقاد و اطمینان دارید یک برنامه‏ای را در تلویزیون برگزار کنید و استدلال های خود را برای اینکه تقلبی صورت نگرفته بیان کنید و آن‏گاه از طرف ما هم دو نفر می‏آیند و استدلال‏های خود را مطرح می‏کنند. شما که معتقدید مردم خود می‏فهمند اجازه دهید که قضاوت نهایی با مردم باشد."

مهدی کروبی سپس اظهار داشت: "شما در روز قدس نیز بار دیگر قدرت مردم را خواهید دید و متوجه می‏شوید که مردم از چه فکر و اندیشه‏ای حمایت می‏کنند، زیرا مردم به قول شما خودشان می‏فهمند و درباره آنچه روی داده است داوری می‏کنند. این فشارهایی که بر فعالان سیاسی و دانشگاهی وارد می‏شود نشان‏دهنده ضعف است و ما در برابر این فشارها ایستادگی می‏کنیم و مصمم و با اراده به راه خود ادامه می‏دهیم."

وی در نهایت خطاب به اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی گفت: "به مانند همیشه این روزهای سخت نیز می‏گذرد و دوباره روزنامه و سایت هم فعال خواهند شد. بنابراین شما باید با اراده و مصمم به راه خود ادامه دهید و با برنامه‏ریزی با جدیت به فعالیت تشکیلاتی و حزبی خود بپردازید."




سعيد مرتضوي معاون دادستان كل كشور شد

خبرگزاري فارس: رئيس قوه قضائيه با صدور احكام جداگانه، رئيس سازمان زندانها و معاون دادستان كل كشور را منصوب كرد.

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي قوه قضائيه، آيت الله صادق آملي لاريجاني در ادامه انتصاب مسئولان عالي قضايي، غلامحسين اسماعيلي را به عنوان رئيس سازمان زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي و سعيد مرتضوي را به عنوان معاون دادستان كل كشور منصوب كرد.




سایت اعتماد ملی هم فیلتر شد/همه رسانه های شیخ اصلاحات را بستند
سحام نیوز، تنها رسانه حزب اعتمادملی نیز بنا به دلایل نامشخصی فیلتر شد.
سایت اطلاع رسانی حزب اعتماد ملی فیلتر شد.

به گزارش پایگاه خبری سلام، سایت رسمی حزب اعتماد ملی ( سحام نیوز ) به دلایلی که هنوز مشخص نشده است بوسیله مسئولین مربوطه فیلتر شده است.

گفتنی است که با فیلتر سایت اعتماد ملی همه رسانه های شیخ اصلاحات بسته شد و هیچ تریبونی برای اعلام نظر وی باقی نماند.





نکاتی در جابجایی عاملان
رفت، اما جنایت پابرجاست

حنیف مزروعی

"در این بحث کینه جایی ندارد؛ من طرفدار کینه جویی نیستم و با اصل ببخش و فراموش کن زندگی کرده‏ام و سعی خواهم کرد این اصل را ترویج و تشویق کنم، اما تا زمانی که هنوز آمرین با فراغ بال در حال فعالیت هستند، این تغییرها و تعویض‏ها برای پاک کردن صورت مسئله می‏ماند."


1. سعید مرتضوی قاضی دادگاه 1410 و بعدها دادستان عمومی و انقلاب تهران امروز بعد از حدود 12 سال حضور پررنگ از سمتش کنار گذاشته شد و رئیس جدید قوه قضائیه شخص دیگری را به جای وی منصوب نمود. بسیاری از فعالان سیاسی و حقوق بشر و روزنامه‏نگاران از این برکناری استقبال کرده و آن را نشانه تغییر لحن و رفتار رئیس جدید قوه قضائیه دانسته‏اند و آن را نشانه‏هایی از هوای تازه در فضای امنیتی و برخوردهای صورت گرفته با روزنامه نگاران، مطبوعات و فعالان سیاسی دانسته‏اند.

2. اما نکته کوتاهی که باید در اینجا بدان اهمیت داد و فراموش نکرد این است که با عوض شدن و تغییر افراد، اصل جنایت و تخلف از بین نمی‏رود و اگر ریشه های یک عمل خصمانه علیه حقوق ملت خشکانده نشود هزار بار تغییر و تحول و جابه‏جا کردن نام‏ها هیچ تاثیری نخواهد داشت.

تا وقتی که آمر و آمرین بدون هیچگونه پیگردی همچنان در حال فعالیت هستند، تغییر مهره‏ها چه تفاوتی در اصل عمل جنایتکارانه ایجاد خواهد کرد؟ شما تنها مهره شطرنج را برای نمایش تغییر می‏دهید. هنگامی باید از این تغییر استقبال کرد که در عمل نیز انجام اعمال خلاف قانون و فعالیت‏هایی که تنها نام جنایت بر آن می‏شود گذاشت متوقف شود؛ تا آن موقع این‏ها تنها بازی‏ای است که سعی دارند افکار عمومی را با آن سرگرم کنند.

3. در این بحث کینه جایی ندارد؛ من طرفدار کینه جویی نیستم و با اصل ببخش و فراموش کن زندگی کرده‏ام و سعی خواهم کرد این اصل را ترویج و تشویق کنم، اما تا زمانی که هنوز آمرین با فراغ بال در حال فعالیت هستند، این تغییرها و تعویض‏ها برای پاک کردن صورت مسئله می‏ماند.

/
منبع: روزآنلاین




دستورالعمل برخورد با تجمعات در دانشگاه ها
يکشنبه، ۸ شهريور، ۱۳۸۸

با نزديک شدن به زمان آغاز سال جديد تحصيلي تمهيدات و برنامه هاي مختلف براي جلوگيري از برگزاري هرگونه تجمع در دانشگاه هاي کشور روي ميز مسوولان قرار گرفت. از يک سو عزيزالله رجب زاده رئيس پليس تهران بزرگ از آمادگي نيروي انتظامي براي برخورد با تجمعات احتمالي خبر داد و از سوي ديگر مديرکل دانشجويي وزارت علوم گفت جلساتي با مسوولان دانشگاه ها به همين منظور برگزار شده است. پيش از اين اخباري مبني بر احتمال تعويق زمان بازگشايي مدارس و دانشگاه ها منتشر شده بود ولي مسوولان با تکذيب اين خبر درصدد چاره جويي براي ممانعت از هر نوع واکنش دانشجويان کشور به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري و تلاش براي آرام نگه داشتن فضا برآمدند. مسلمي مديرکل دانشجويي وزارت علوم در اين رابطه به فارس گفت؛ در جلساتي که با مسوولان دانشگاه هاي کشور برگزار شد تمهيداتي براي جلوگيري از هرگونه اغتشاش و هرج و مرج در دانشگاه ها انديشيده شده است. وي البته اشاره يي به اين راهکارها نکرد و تنها به شوراهاي صنفي دانشجويي تذکر داد مشکلات صنفي دانشگاه ها همچون مسائل رفاهي و معيشتي را تنها از طريق صنفي پيگيري کنند و آنها را سياسي نکنند. تمام اين مسائل در شرايطي است که سال تحصيلي جديد امسال مقارن با وزارت احتمالي «کامران دانشجو» بر وزارتخانه علوم است. فعالان سياسي معتقدند در صورت راي آوري اين گزينه احتمالي نگراني ها در زمينه بروز تجمعات در دانشگاه ها افزايش يابد چرا که سابقه سياسي وي در کسوت استاندار تهران و موضع گيري هايش در انتخابات رياست جمهوري دهم موضوعي است که برخي نمايندگان را در ارائه راي اعتماد به وي مردد کرده است. به هرحال تنها 22 روز تا اول مهرماه و بازگشايي مراکز تحصيلي باقي است و بايد ديد دانشگاه ها در چه فضايي سال جديد را آغاز مي کنند.


اعتماد



لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی (68)






بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ايران در باره جریان اعتراف گیری و توطئه انحلال احزاب اصلاح طلب
قاضی متخلف بازداشتگاه کهریزک به کار خود برگشت!
برگزاری دادگاه غیرعلنی برای سران زندانی اصلاحات
اعتراض دفتر تحکیم وحدت به اعمال آپارتاید علمی دولت: ستاره دار کردن دانشجویان امسال پس از کودتا
وزرای زن پیشکش! رای ما زنان کجاست؟
کاتوزیان: دفن جنازه‌های بی‌هویت صحت دارد؛ مسئولان بهشت زهرا بی‌خبرند؛ پزشکی قانونی باید توضیح دهد

بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ايران در باره جریان اعتراف گیری و توطئه انحلال احزاب اصلاح طلب

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ في‏ ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ في‏ ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوْا وَ الَّذينَ هُمْ مُحْسِنُونَ (نحل: 127- 128)
پایداری كن، كه پایداری تو جز به توفيق خدا نيست و بر ايشان محزون مباش و از مكرشان دلتنگى منماى، زيرا خدا با كسانى است كه تقوا می ورزند و نيكى مى‏كنند.

ملت شریف ایران
چند روز قبل شاهد نمایش چهارمین قسمت از سریال اعتراف گیری معترضان و منتقدان به برگزاری انتخابات رسوای ریاست جمهوری دهم بودیم.
در این نمایش که به هر چیزی جز دادگاه شباهت داشت، چهره های مبارز و خدوم انقلاب و نظام ، فعالان مشهور حزبی و سیاسی منتقد و شخصیت های محبوب مردمی پس از هفتاد روز حبس انفرادی و شکنجه روحی و نگهداری در شرایط نامعلوم به اتهامات موهوم و غیر مستند نظیر تلاش برای براندازی نظام، ارتباط با بیگانگان و اقدام به کودتای مخملی و مشارکت در تخريب و احراق اموال دولتي، عمومي و خصوصي ... محاکمه و مجبور به اعتراف شدند تا وعده آقای احمدی نژاد پیش از برگزاری مراسم تحلیف مبنی بر این که سر مخالفان را به سقف خواهیم کوبید محقق شود.
در این به اصطلاح دادگاه کسانی که صداقت و وفاداری خود را به انقلاب و امام طی سالها مبارزه علیه نظام پهلوی و تحمل شکنجه در زندان های شاه و سال ها مبارزه و تلاش و مجاهدت در عرصه های مختلف در دوران پس از انقلاب از جمله سال ها حضور قهرمانانه در جبهه های جنگ تحمیلی به اثبات رسانده اند، توسط کسانی محاکمه می شوند که سابقه حضور آنان در انقلاب و نظام به زحمت به یک دهه می رسد و هیچ نسبتی با امام و انقلاب نداشته اند. از این رو آن چه امروز در این به اصطلاح دادگاه و تبلیغات سازمان یافته گسترده پیرامون آن در صدا و سیما، رسانه های وابسته به اقتدارگرایان حاکم و منابر جمعه و جماعات شاهد آن هستیم، تصفیه صادق ترین و وفادارترین کادرها و نیروهای انقلاب و نظام از خاتمی و هاشمی و موسوی و کروبی گرفته تا بهزاد نبوی و مصطفي تاج زاده و سعید حجاریان و محسن میردامادی و محسن امین زاده و فیض الله عرب سرخی و صادق نوروزی و عبدالله رمضان زاده و محسن صفایی فراهانی و ... است و این چیزی جز کودتایی آشکار علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و استحاله انقلاب و آرمان های آن نیست. از این منظر می توان مشابهت این دادگاه را با دادگاه های استالین که طی آن کادرهای انقلاب مجبور به اعتراف می شدند و به داشتن تمایلات بورژوازی و وابستگی به امپریالیسم آمریکا وخیانت به استالین اقرار می کردند، مشاهده کرد.
رسواتر از همه ادعانامه دادستان در این به اصطلاح دادگاه است که شباهت آشکار آن به ادبیات روزنامه کیهان و سرمقاله های سیاسی روزنامه های حامی دولت ماهیت این محاکمات را آشکار می سازد. ادعانامه ای که سراسر ادعاهای کذب و افترا و تهمت است و تنها سند قابل ارائه در آن وصیت نامه مرحوم لاجوردی عضو حزب هیئت مؤتلفه است که خداوند از سر تقصیراتش از جمله متهم کردن مخالفان سیاسی اش به نفاق بگذرد.
آن چه امروز شاهد آن هستیم صحنه غریب و غمباری است که طی آن حاصل مبارزات و مجاهدت های یک ملت سخاوتمندانه به باد داده می شود. طنز تلخ این صحنه جانکاه آن است که یاران و حامیان کسی که تمام گذشته و تاریخ انقلاب را انحراف می داند و به نام رئیس جمهور از رسانه ملی، جمهوری اسلامی ایران را آشکارا به اقدامات ماجراجویانه در دهه شصت و عامل و مقصر در اختلاف و قطع رابطه با کشورهای مختلف از جمله عربستان معرفی می کند، امروز یاران صدیق انقلاب و امام را به اتهام اقدام عليه امنيت کشور و... محاکمه می کنند.
به راستی کدام اقدام علیه نظام و انقلاب خطرناک تر و مؤثرتر از برگزاری دادگاهی است که همچون دادگاه های تفتیش عقاید قرون وسطی، شریف ترین فرزندان این ملت و دلسوزترین فرهیختگان این کشور در آن مجبور به اعتراف های مضحک و نمایشی باشند. از این منظر اعتراف های سعید حجاریان این مرغ نیم بسمل اصلاحات آن هم پس از هفتاد روز زندان انفرادی لکه سیاهی بر دامان قوه قضائیه این کشور خواهد بود که با آب زمزم هم پاک نخواهدشد. سعید حجاریان با محور قرار دادن تحلیلی نظری در اعتراف خود و پس گرفتن الگوی رژیم سلطانی در مورد نظام ایران در پی آن چه که تأملات خود در زندان نامید، علناً به همگان اعلام کرد که به خاطر داشتن یک تحلیل نظری مورد تفتیش عقاید و محاکمه قرار گرفته و مجبور به اعلام برائت از آن شده است. او با زیرکی خاصی که همیشه در وی سراغ داشته ایم و با استفاده از بیگانگی بازجویان و طراحان و برگزار کنندگان دادگاه با مباحث نظری، با این اعتراف مضحک ماهیت این دادگاه را برملا کرد و به همگان نشان داد که اگر در دادگاه های قرون وسطی افرادی به اتهام عقاید دینی مخالف کلیسا محاکمه می شدند، امروز در این دادگاه و در جمهوری اسلامی او و امثال او به علت داشتن دیدگاه ها و تحلیل سیاسی متفاوت محاکمه می شوند. از این روست که معتقدیم این دادگاه وهن آشکار نظام است و تصویری استبدادی و ناقض آزادی اندیشه و بیان از جمهوری اسلامی ایران ترسیم می کند.
مضحک ترین بخش ادعانامه این دادگاه، حملات و تبلیغاتی سیاسی علیه احزاب و تشکل های اصلاح طلب و در رأس آن ها سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و جبهه مشارکت ایران اسلامی بود. اختصاص بخش قابل توجهی از ادعانامه دادستان به اتهامات سخیف علیه این دو تشکل سیاسی اصلاح طلب و پرطرفدار به عنوان دو شخصیت حقوقی و در خواست انحلال آن ها، آن هم در دادگاهی که با عنوان رسیدگی به اتهامات اشخاص حقیقی تشکیل شده است، دم خروس دیگری است که از ماهیت واقعی این دادگاه و نیات برگزار کنندگان آن پرده بر می دارد و نشان می دهد که هدف اصلی این دادگاه زمینه سازی تبلیغاتی سیاسی برای اجرای مرحله دیگری از کودتا علیه جمهوری اسلامی ایران. مرحله ای که با انحلال احزاب اصلاح طلب حوزه آزادی های سیاسی محدود تر و رقابت سیاسی عملاً به نمایش رقابت تشکل ها و باندهای اقتدارگرا منحصر گردد. اخطار کمیسیون ماده 10 احزاب به سازمان و مشارکت یکی دو روز پیش از تشکیل دادگاه و اقدام صدا و سیمای اقتدارگرایان در برگزاری میزگردهای نمایشی علیه سازمان و جبهه مشارکت بلافاصله پس از جلسه دادگاه دم خروس این حرکت سازمانیافته را آشکارتر از آن ساخته است که بتوان کتمان کرد واقعاً اگر طراحان این سناریوی رسوا اندک شعوری برای ملت قائل بودند تا این حد سخیف و مفتضح عمل نمی کردند
تهی بودن دست نویسندگان بیانیه سیاسی دادستان را می توان از مستنداتی که در اثبات انحراف و اتهام سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ارائه می دهد دریافت. استناد به یادداشت برادر بهزاد نبوی درهامش پیش نویس یکی از قطعنامه های سازمان که بیانگر اوج التزام و پایبندی او به انقلاب و نظام است، به عنوان دلیلی بر انحراف و نفاق سازمان، نشان می دهد که طراحان سناریو برای ادامه این نمایش تا چه حد تنک مایه و تهی دستند. به راستی که وارونه نمایی حقایق و معرفی وفاداری و صداقت به عنوان خیانت و نفاق تنها از عهده کذابان هتاکی ساخته است که در این کشور به تجسم دروغ و بی صداقتی شهره گشته اند و برای حفظ موقعیت و قدرت خود دین و مقدسات و عرض و آبروی انسان ها را به سادگی هرچه تمام تر به بازی می گیرند.
ما نگران تلاش های مذبوحانه مذکور نیستیم علیه سازمان نیستیم و نظیر این نمایش ها و تبلیغات رسوا را پیش از این بارها تجربه کرده ایم. آن چه تا کنون بقای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران را در برابر نقشه ها و توطئه های اقتدارگرایان تضمین کرده است سابقه درخشان و پرافتخار بیش از چهار دهه مبارزه و مجاهدت اعضای آن و تلاش خالصانه و بدون چشمداشت سازمان در دفاع از آرمان های انقلاب و امام و خدمات ارزشمند و بی نظیر آن در راه استواری نظام جمهوری اسلامی و مقابله بی امان آن با تفکرات و جریان های استبدادطلب و متحجری است که منفور و مطرود امام بودند و امروز نقاب دفاع از انقلاب و امام بر چهره زده اند.
ما نگران نتایج فاجعه بار و غیر قابل جبران خط توطئه و کودتایی هستیم که از انتخابات اخیر آغاز شد و با دستگیری شریف ترین و صادق ترین چهره های نخبه سیاسی این کشور ادامه یافت و آن جنایات شرارت بار را در زندان ها آفرید و امروز محاکمه و اعتراف گیری های رسوا را که مصداق آشکار تبلیغ علیه نظام و منافع و مصالح آن است، سامان می دهد.
از این رو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن محکوم کردن دادگاه منتقدان و معترضان به دولت و برگزاری انتخابات غیر قانونی و اصرار و پایفشاری بر آزادی هر چه سریعتر متهمان بیگناه در بند، اعلام می دارد برگزار کنندگان این دادگاه که یادآور محاکم تفتیش عقاید قرون وسطی و دادگاه های استالین است، باید به اتهام تبلیغ علیه جمهوری اسلامی و اقدام علیه منافع و مصالح ملی نظام محاکمه شوند. سازمان همچنین اقدام صدا و سیمای ارگان باند اقتدار گرایان حاکم را به خاطر پخش غیر قانونی اهانت ها و اتهام های اثبات نشده در دادگاه علیه شخصیت های حقیقی و حقوقی از جمله سازمان را محکوم و کرده و اقدامات قضایی لازم را در این زمینه علیه سرپرست صدا و سیما به عمل خواهد آورد.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
88/6/6




قاضی متخلف بازداشتگاه کهریزک به کار خود برگشت!

6 شهریور

موج سبز آزادی : چندی پیش خبر دادیم که یک قاضی به علت تخلفاتش در خصوص بازداشتگاه کهریزک برکنار شده است. اکنون متاسفانه باید این خبر را تصحیح کنیم و بگوییم که او با اعمال نفوذ سران کودتا مجددا به کار خود بازگشته است.

به گزارش موج سبز آزادی، این قاضی که حیدری فرد نام دارد و تاکنون در شعبه‌های یک و دو دادیاری امنیت دادگاه انقلاب مسئولیت داشته است، به دنبال دستور رهبری برای برخورد با جنایات کهریزک، قربانی شد تا دو مقام مافوق او یعنی حسن حداد و سعید مرتضوی، و عوامل انتظامی و امنیتی دخیل در شکنجه‌های این بازداشتگاه غیر قانونی، همچنان به کار خود ادامه دهند.

با این حال خبر تاسف‌بارتر این است که نه تنها عاملان اصلی جنایات کهریزک از تعقیب قضایی مصون مانده‌اند، بلکه حیدری فرد نیز به کار خود برگشته و این اتفاق در آخرین روزهای مسئولیت هاشمی شاهرودی در قوه قضاییه افتاده است.

گفتنی است حیدری فرد در بسیاری از پرونده‌های سیاسی همچون پرونده فعالان حقوق زنان و نیز پرونده رکسانا صابری، مسئول مستقیم بوده و به نظر می‌رسد خدمات پیشین او به اقتدارگرایان دیروز، باعث لطف کودتاچیان امروز به وی باشد.




خبر ویژه از اوین: بازجویان و سناریونویسان جا زدند
برگزاری دادگاه غیرعلنی برای سران زندانی اصلاحات


یک منبع موثق به «موج سبز آزادی» خبر داد که بازجویان عامل دولت کودتا پس از ناکامی در هدایت سه تن از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب به سمت سناریوی مورد نظر خود، تصمیم گرفته‌اند برای آنها دادگاه غیرعلنی برگزار کنند.

به گزارش موج سبز آزادی، این منبع موثق خبر داد که بهزاد نبوی، محسن میردامادی و مصطفی تاج زاده در بازجویی‌ها زیر بار هیچ‌یک از سناریوهای بازجویان نرفته‌اند و تنها از موارد اتهامی دفاع کرده و گفته‌اند که در دادگاه هم چنین خواهند کرد.

این منبع خاطرنشان می‌کند که با توجه به این ناکامی بزرگ سناریونویسان، آنها به دنبال برگزاری دادگاه غیرعلنی برای این سه تن هستند و قصد ندارند به تاج زاده، میردامادی و نبوی اجازه دفاع علنی بدهند.

به گزارش موج سبز آزادی این منبع موثق یادآوری می‌کند که این زندانیان سیاسی به‌رغم اینکه چند هفته از پایان بازجویی‌های مکرر آنها در موارد اتهامی می‌گذرد، برخلاف قوانین جاری هنوز در انفرادی نگه داشته می‌شوند و زیر فشار قرار دارند تا در مقابل دوربین به بیان نظرات خود بپردازند.

او تصریح می‌کند که به دلیل سوء استفاده‌های صدا و سیما و تقطیع و تحریف سخنان در موارد قبلی، این زندانیان اصلاح طلب تاکنون با وجود اصرار بازجویان برای مصاحبه تلویزیونی، از این کار هم خودداری کرده‌اند.




اعتراض دفتر تحکیم وحدت به اعمال آپارتاید علمی دولت: ستاره دار کردن دانشجویان امسال پس از کودتا
شنبه، ۷ شهريور، ۱۳۸۸

متن این بیانیه به شرح زیر است:

امروز در حالی نتایج نهایی آزمون ورودی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه ها اعلام شده است که بار دیگر همانند 4 سال گذشته شاهد آن هستیم که جمع کثیری از فعالین دانشجویی علی رغم کسب رتبه های ممتاز در این آزمون از راهیابی به دانشگاه باز ماندند و به دلایل عقیدتی با واژه «مردود» در هنگام اعلام نتایج نهایی مواجه شدند.


این اتفاق در حالی است که محمود احمدی نژاد درست چند ماه پیش درکنار ده ها ادعای دروغ درهنگام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دهم ادعا کرده بود که وجود دانشجویان ستاره دار در دولت او و همچنین ممانعت از تحصیل دانشجویان در مقاطع بالاتر به دلایل سیاسی و عقیدتی توسط دولت کذب محض است. این در حالی است که وجود صدها دانشجوی ستاره دار و محروم از تحصیل خود گواه روشنی بر این سیاست حذفی و اظهارات کذب دولتمردان است. طبق نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حق تحصیل جزء حقوق اساسی آحاد مردم شناخته شده است.


ستاره دارشدن دانشجویان منتقد در کنار طرح اعطای سهمیه 40 درصدی به دانشجویان بسیجی و همچنین ده ها طرح پیدا و پنهان دیگر به منظور تصفیه سیاسی دانشگاه ها از دانشجویان و اساتید منتقد و مستقل همگی نشان ازعزم جدی دولت کودتا در پیگری و ادامه آپارتاید علمی درکشور دارد. آپارتاید علمی که هدف اصلی آن مختص نمودن تحصیل تنها به وابستگان، وفاداران و مجیزگویان دولت است و نمونه آن را تنها در دولت هایی مانند دولت آفریقای جنوبی در زمان آپارتاید شاهد بودیم.


جالب آن که دولت نهم به علت در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری امسال ستاره دار کردن دانشجویان شرکت کننده در کنکور سراسری را چند ماه به تعویق انداخت تا پس از کودتای انتخاباتی با خیالی آسوده بار دیگر به این امر مبادرت ورزد.


از سوی دیگر پس از کودتای اخیرشاهد آن هستیم تعدادی از دانشجویان ستاره دار سال های گذشته در کمال مظلومیت بازداشت شده اند و برای اعترافات ساختگی تحت فشارهستند تا با این نمایش مضحک اندکی از ننگ ستاره دارشدن دانشجویان بکاهند. حال آن که تنها جرم آن ها این بود که گفته بودند: «تحصیل حق ماست!». همچنین در روزهای اخیرشاهد احضار فله ای عموم دانشجویان در بسیاری از دانشگاها های کشور به کمیته های انضباطی هستیم که در مواردی علت احضار آن ها به کمیته های انضباطی دعوت مردم به شرکت در انتخابات اعلام شده است.


در پایان دفتر تحکیم وحدت ضمن محکوم نمودن ستاره دار کردن مجدد دانشجویان در سال جاری خواستار بازگشت کلیه دانشجویان ستاره دار به دانشگاه ها و رفع کلیه محرومیت های دانشجویان از تحصیل و همچنین آزادی بی قید و شرط دانشجویان ستاره دار در بند، ضیاء نبوی، مجید دری، پیمان عارف و شیوا نظرآهاری است.


روابط عمومی
دفتر تحکیم وحدت
5 شهریورماه 1388




وزرای زن پیشکش! رای ما زنان کجاست؟

فاطمه گوارایی - 6 شهریور 1388

مدرسه فمینیستی: در مقطع انتخابات «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات» تلاش کرد نا با احمدی نژاد به عنوان یکی از 4 کاندیدای ریاست جمهوری دهم تماس حاصل نماید تا در دیدار رودررو با وی به گفتگو در باره خواستها و مطالبات فعالان زن و برنامه های وی در رابطه با زنان در صورت پیروزشدنش در دوردوم بپردازد . عدم پاسخ وی بر خلاف سه کاندیدای دیگر تلاشی برای فرار از مواجهه شدن با فعالان زن پرسشگر بود . که از چشم تیز بین آنان دور نماند . البته جامعه زنان یادشان نرفته که در زمان تبلیغات نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وی با طرح شعار ورود زنان به ورزشگاهها و نیز مسئله نبودن پایین و یا بالاتر بودن حجاب زنان و دختران تلاش نمود تا چهره متفاوتی از خود برای بخشهایی از زنان جامعه به وجود آورده و بر سبد آرای خود بیفزاید .

اما اقدامات وی در باره زنان که توسط بخش های به شدت محافظه کار اقلیت حاکم مورد حمایت قرار می گرفت حکایت از ناسازگاریهای دیدگاهها و عملکرد دولت نهم با خواسته ها و مطالبات فعالان زن از سویی و منافع عموم زنان از سوی دیگر داشت .

اعمال سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاهها ، ایجاد گشت ارشاد و مبارزه با منکرات و کشاندن پای هزاران تن از زنان و دختران این سرزمین به بازداشتگاهها و زندانها ، بازگرداندن بسیاری از گامهای برداشته شده اولیه دولت اصلاحات در جهت مشارکت بیشتر زنان در عرصه های اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی به شرایط قبل از اصلاحات ، اعمال تضییقات بسیار برای فعالان زنان به طوری که همواره تنی چند از آنها در زندانها و راهروهی دادگستری بسر می بردند ، تلاش برای بازنشستگی زودتر از موعد و پاره وقت کار کردن زنان که عملا به راندن آنان از تمامی عرصه هایی گردیده است که با تلاش سخت خود در طی سال های بعد از انقلاب کسب کرده اند و یا محدودیت ایجاد کردن بر سر راه تحصیل زنان در برخی از رشته های خاص و ... ، تنها مواردی از دیدگاههای دولت نهم در رابطه با زنان محسوب می شود .

با فرا رسیدن انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری فعالان زن به مانند سایر اقشار جامعه امید وار بودند در راستای جنبش اجتماعی پدید آمده شاهدروی آمدن دیدگاهی متفاوت با دیدگاه حاکم باشند . اما چنین نشد !

در حال حاضر دولت دهم فاقد مشروعیت سیاسی است و هر بنایی که بر روی آن شکل یابد از نظر فعالان زن فاقد مشروعیت می باشد .

شاید اگر روی داد وقایع بعد از انتخابات به این شکل صورت نمی یافت ما روی شکسته شدن تابوی ممنوعیت ورود زنان به فازهای مدیریتی کلان سیاسی ( تازه آن هم اگر به سرنوشت شعار حمایت از ورود زنان به ورزشگاهها دچار نشود ) و یا توانائی های زنان معرفی شده برای وزارت و یا خود پستهایی که این زنان برای وزارت در آن معرفی شده و ... می پرداختیم . ولی در شرایط کنونی باید به این بحث بپردازیم دولتی که به غیر دمکراتیک ترین شیوه ها آن هم در مقابل چشمان میلیون ها ناظر ایرانی و خارجی بر روی کار آمده و خود به یکی از موانع فرایند دمکراتیزاسیون ایران تبدیل گردیده چگونه در رابطه با زنان تغییر موضع داده و به مقوله مشارکت زنان در حد وزارت خانه ورود کرده است . آیا در نگرش این مجموعه به یکباره نست به زنان ، حقوق و توانائیهای آنان تغییراتی رخ داده و یا تلاش عوامفریبانه وانحرافی دیگری برای دورکردن ذهن فعالان جنبش زنان از ماهیت آنچه که روی داده است ، می باشد .

متاسفانه اقلیت حاکم شعور جامعه ما و نیز فعالان زن ما را نادیده می گیرد و اتفاقا نقطه به شدت آسیب پذیر آن نیز همین جاست .

انتصاب وزرای زن کابینه دهم به همان میزان انحرافی است که انتصاب مشایی به سمت معاون اول رئیس دولت دهم تا جامعه سرگرم بازیهای سیاسی و فرعی شده و از فاجعه اصلی رویداده غافل شود . ما زنان یادمان نرفته که رئیس مرکز امور زنان و خانواده دولت نهم در همان شرایط التهابی بعد از انتخابات و بحران های پدید آمده از غیر ضروری بودن تشکیل وزارت زنان سخن به میان آوردند ( 18/5/1388 روزنامه اعتماد ، ص 10 ) . بنابراین فعالان زن با آگاهی نسبت به مسائل روی داده فریب بازی های عوامانه را نخواهند خورد . برای جامعه ما و زنان ما اولویت کنونی سمت یابی تمام جنبش های داخلی منجمله جنبش زنان در راستای جنبش دمکراسی خواهی با حفظ استقلال جنبش زنان در پیگیری مطالبات خاص خود می باشد . (ارتباط در عین استقلال ) و هرگونه تلاشی را در راستای همنوایی با این جنبش ارزیابی می کند . دولتی که در زمان تصدی اش به نام حفظ کیان خانواده ، امنیت بنیادهای خانواده های ما را در جامعه نشانه می رود ، به نام ارشاد زنان و برقراری امنیت اجتماعی ، حیثیت و آبرو و امنیت زنان و جان آنان را به مخاطره می اندازد ، در جریان انتخابات و بعد از آن به شکل بیرحمانه ای در کوچه ها و خیابانها و سپس بازداشتگاهها با خواسته های آنان برخورد می کند ودهها نفر از فعالان جنبش زنان را تنها به واسطه حق طلبی و تلاش برای بهبود وضعیت زنان به بند می کشد چگونه می تواند مدعی اصلاحات برای جامعه زنان باشد .

نباید از یادمان بود که این برخوردهای نمایشی را نیز وامدار فعالیت مستمر و پیگیر چندین ساله فعالان زن از گروههای مختلف از سویی و حضور آگاهانه آنان در فضای انتخاباتی خرداد 88 از سوی دیگر جهت پیشبرد خواستها و مطالبات زنان و نیز فعال برخورد کردن ستادهای سه کاندیدای دیگر آقایان موسوی ، کروبی و رضایی با مسئله زنان و نیز حضور مثبت خانم زهرا رهنورد در عرصه انتخاباتی دانست که در مجموع بسیاری از مرزهای ممنوعه را در هم نوردیدند .

فعالان زن به دنبال رفع تبعیض جنسیتی از زنان و مسائل و حفوقشان هستند اما رفع نگرش جنسیتی تنها با برخورداری از جنسیت زنانه صورت نمی گیرد . برخورداری از نگاه تساوی گرایانه نسبت به زنان جنسیت بردار نیست . می توان زن بود و بر ضد منافع آحاد جامعه زنان حرف زد و موضع گرفت و عمل کرد همانگونه که زنان مجلس هفتم این گونه عمل می کردند . و می توان مرد بود اما از نگرش غیر جنسیتی برخوردار بود و با قلم و قدم و اندیشه و عمل به تلاش جهت رفع موانع بهبود موقعیت و وضعیت زنان پرداخت .

بنا براین مسئله اصلی ما فعالان زن همچنان عدم مشروعیت دولت دهم با تمام اجزایش می باشد و با قراردادن چند وزیر زن نمی توان با آگاهی و شعور عمومی اینگونه بازی کرد . جدا از آن که صرف حضور وزرای زن در کابینه نمی تواند بیانگر شکل گیری تلاشی جدی برای بهبود موقعیت زنان در پستهای مدیریتی کلان و نیز بهبود شرایط زیستی زنان جامعه ما باشد



کاتوزیان: دفن جنازه‌های بی‌هویت صحت دارد؛ مسئولان بهشت زهرا بی‌خبرند؛ پزشکی قانونی باید توضیح دهد

یک نماینده اصولگرای عضو کمیته ویژه مجلس برای بررسی حواث اخیر اعلام کرد که مسئولان بهشت زهرا در خصوص دفن دسته‌جمعی جنازه‌های بی‌هویت از خود سلب مسئولیت کرده‌اند و باید مسئولان پزشکی قانونی در این خسوس پاسخگو باشند.

حميدرضا كاتوزيان در گفت‌وگو با ايسنا با اشاره به بازديدي كه از قطعه‌ 302 بهشت‌زهرا داشته است، گفت: اين موضوع كه افرادي در بهشت‌زهرا دفن شده و روي محل دفن آن‌ها شماره دفن به جاي نام آن‌ها حك شده، صحت دارد؛ اما مسئوليت بررسي در اين رابطه متوجه شهرداري يا سازمان بهشت‌زهرا نيست، بلكه بايد براي مشخص شدن دقيق‌تر اين مطلب از سوي پزشكي قانوني استعلام شود كه در اين رابطه با مسئولان مربوطه در مجلس صحبت كردم تا مكاتباتي با پزشكي قانوني در اين رابطه انجام شود و تكليف اين ماجرا نيز روشن شود.

عضو كميته‌ ويژه مجلس شوراي اسلامي در رابطه با بررسي حوادث پس از انتخابات، اظهار كرد: در بازديد از قطعه 302 بهشت زهرا اين موضوع مشخص شد كه در اين قطعه تعدادي از افرادي كه به هر صورت در حوادثي فوت مي‌كنند و هويت آن‌ها نامشخص است، پس از مدتي كه در پزشكي قانوني اين اجساد مي‌ماند و بستگان آن‌ها مشخص نمي‌شود به اين قطعه از بهشت‌زهرا منتقل شده و در اينجا دفن مي‌شوند.

كاتوزيان در ادامه توضيح داد: به طور مثال ممكن است فردي در مترو سكته كند يا نيمه‌ شب در خيابان و موقع عبور با خودرويي تصادف كرده و آن خودرو متواري شود و فرد فوت كند يا اين‌كه افرادي معتاد در خيابان فوت شوند، اجساد اين افراد به پزشكي قانوني منتقل مي‌شود و اگر پس از مدتي بستگان آن‌ها به پزشكي قانوني مراجعه نكنند اين جنازه‌ها به بهشت‌زهرا منتقل شده و در آنجا مدفون مي‌شوند. از آنجا كه هويت اين افراد نامشخص است روي قبر آن‌ها تنها شماره جواز دفن نوشته مي‌شود، چرا كه نام آن‌ها مشخص نيست و نمي‌توان نام اين افراد را روي قبرشان نوشت. البته در همين مدت تعدادي از بستگان اجسادي كه در اين قطعه دفن شده و هويت نامشخصي داشتند به پزشكي قانوني مراجعه كرده و هويت اين اجساد مشخص شد.

نماينده مردم تهران در خانه ملت ادامه داد: طبق توضيحاتي كه مسئولان بهشت زهرا به بنده دادند برخي از افرادي كه در اين قطعه دفن شده بودند شرايط اين چنيني برايشان پيش آمده بود؛ اما اين‌كه لابه‌لاي اين اجساد، اجساد كساني كه در حوادث اخير كشته شده‌اند نيز وجود دارد يا نه، را بهشت‌زهرا نمي‌تواند تعيين كند به عبارت ديگر بهشت‌زهرا و شهرداري مسئوليتي در اين ارتباط ندارند چرا كه وظيفه آن‌ها تنها كفن و دفن و تدفين اجساد است، بنابراين براي مشخص شدن دقيق‌تر اين مطلب بايد از پزشكي قانوني استعلام شود.

وي افزود: با اين وجود در حال حاضر تعدادي از اجساد با هويت نامعلوم وجود دارد كه ممكن است بعدا بستگان آن‌ها مشخص و هويت اين اجساد نيز معلوم شود؛ اما اگر اين اجساد در ارتباط با حوادث اخير بوده‌اند بهشت زهرا نمي‌تواند اين موضوع را روشن كند و شهرداري متولي اين مسئله نيست بلكه بايد با مكاتبه با پزشكي قانوني مراحل لازم صورت گيرد.

عضو كميته‌ي ويژه مجلس براي بررسي حوادث پس از انتخابات هم‌چنين در ادامه گفت‌وگو با ايسنا، گفت: بنده فكر نمي‌كنم كه بررسي اين موضوع به نبش قبر كشيده شود، چرا كه پزشكي قانوني به راحتي مي‌تواند شفاف‌سازي لازم را در اين مورد انجام دهد.




لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی (67)






سید محمد خاتمی: دلیل حضور قوی‌تر اصلاح‌طلبان در صحنه، حضور پر قدرت انقلابی‌نماها برای مسخ انقلاب است/ باید شائبه بی‌اثر شدن رأی مردم در نظام برطرف شود/ علی‌رغم تمام فشارها، در صحنه می‌مانیم
جبهه ملی ایران: زندانیان سیاسی را آزاد کنید
شهید پرنداخ دانشجوی دانشگاه اصفهان به خاك سپرده شد
نامه34 بازیگر سینما و تئاتر: روی صحنه راوی درستی خواهیم بود
اعتراضات آبی غیر مخملی در راه است؟

سید محمد خاتمی: دلیل حضور قوی‌تر اصلاح‌طلبان در صحنه، حضور پر قدرت انقلابی‌نماها برای مسخ انقلاب است/ باید شائبه بی‌اثر شدن رأی مردم در نظام برطرف شود/ علی‌رغم تمام فشارها، در صحنه می‌مانیم

کسانی از تریبون مقدس نماز جمعه به شخصیتهای برجسته نظام توهین می‌کنند که متهم به خیانت در امانت‌اند/امروز باید مصمم‌تر از پیش، بر خواسته به حق جنبش اصلاح‌طلبی یعنی "تغییر" پافشاری کنیم/ حرکت اعتراضی آرام و متین مردم را به عامل بیرونی نسبت دادن، توهمی‌ زیان‌بار برای نظام بود/ حذف دلبستگان به انقلاب با عناوین بی‌اساس بزرگ‌ترین توطئه علیه انقلاب است/ هر هزینه‌ای پرداخت خواهیم کرد تا انقلاب با کمترین هزینه به مسیر اصلی خود بازگردد/انتظار مردم تشکیل دادگاه‌های علنی برای رسیدگی به جنایات مسلم و مشمئز کننده‌ای چون به رگبار بستن مردم و دستگیری‌های غیرقاونی است/با این رفتارها جای دفاع از اسلام به عنوان مدافع حقوق مردم و ارزش‌های انسانی نگذاشته‌اند پارلمان‌نیوز: رئیس جمهور سابق کشورمان با ابراز تاسف از حضور افرادی در مقام دادستان در تریبون مقدس نماز جمعه که خود در پیشگاه وجدان عمومی متهم به خیانت در امانت‌اند و همچنین برگزاری دادگاه‌های کذایی که مورد تائید هیچ یک از علما و نخبگان قرار نگرفته، بر حضور قوی‌تر اصلاح‌طلبان در صحنه و ادامه تلاش بیشتر برای «تغییر» تاکید کرد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، اعضاء شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با رییس جمهور سابق کشورمان دیدار و گفت‌و‌گو کردند.

در این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی ‌ضمن تشکر از حضور و بیان نقطه نظرات اعضای این شورا و آرزوی برخورداری همگان از برکات ماه مبارک رمضان تلاش و فعالیت مستمر جبهه اصلاحات را ستود.

وی گفت:«:لازم می‌دانم بر این نکته تأکید کنم که اصلاح‌طلبان چه در قالب جمع حاضر و چه در قالب سایر تشکل‌ها، باید با قوت در صحنه حضور یافته و به فعالیت خود ادامه دهند.»

رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:«آنچه که در این ایام رخ داده خود دلیلی است محکم برای حضوری قوی‌تر در صحنه با شعار اصلاح طلبی؛ چرا که ما همه دلبسته به انقلاب هستیم نه پشیمان از انقلاب.»

وی با بیان اینکه«انقلاب اسلامی‌ایران یکی از مهم‌ترین فرازهای تاریخی ایران زمین است»، اظهار داشت:« این انقلاب مایه افتخار ما ایرانیان است، حرکتی مردمی‌ برای رسیدن به استقلال، آزادی و پیشرفت، در عین پایبندی به موازین دینی با هدایت رهبری بزرگ.»

خاتمی افزود:« آنچه موجب می‌شود اصلاح‌طلبان قوی‌تر از قبل در صحنه بمانند این است که امروز مدعیان و احیانا متصدیان بی‌اعتقاد به انقلاب و راه امام(ره) و یا افرادی که از انقلاب پشیمان‌اند با تمام قوا در صدد مسخ و تحریف انقلاب‌اند، اگرچه در ظاهر خود را انقلابی می‌دانند.»

وی یاد آور شد:«جمهوری اسلامی‌ در عصر پذیرش اصل حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و عصر نفی استبداد و خودکامگی به عنوان شاهکار حرکت آزادی‌خواهی مردم ایران به رهبری حضرت امام(ره) مطرح شد و با تکیه بر رأی مردم به عنوان محور و مدار در کنار ارزشهای اسلامی ‌به سرعت نگاه‌ها را به خود معطوف ساخت.»

رئیس بنیاد باران تاکید کرد:«آنچه امروز مایه نگرانی است خطری است که جمهوری اسلامی‌، یعنی هم جمهوریت و هم اسلامیت را تهدید می‌کند.»

رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها تصریح کرد:« امروز باید مصمم‌تر از پیش بر خواسته به حق جنبش اصلاح‌طلبی یعنی "تغییر" پای فشاریم. مراد ما از تغییر همانگونه که از ابتدا گفتیم و در انتخابات اخیر هم بر آن تأکید کردیم بازگشت دوباره به اصول قانونی اساسی و آرمانهای امام و انقلاب است.»

وی در ادامه اظهار داشت:« مگر آنچه مردم در انتخابات فریاد زدند چیزی جز این بود؟ مگر مردم چیزی جز حاکمیت رأی مردم و عدالت و کرامت انسان و اخلاق و بازگشت به اصول قانونی اساسی و حتی بازگشت به مسیر رسیدن اهداف سند چشم انداز مطالبه کردند؟»

رئیس جمهور سابق کشورمان افزود:« تمامی ‌آنچه امروز نظاره‌گر آن هستیم، انگیزه‌ای بسیار قوی است برای پافشاری مردم بر خواسته‌های به حق خویش و مایه قوت و اعتبار بیشتر جنبشی که خواستار تغییر جهت‌گیری نظام به سمت احیاء اصول متروک و زیر پا گذاشته شده قانون اساسی و ارزشهایی است که از امام آموخته‌ایم.»

سید محمد خاتمی تاکید کرد:«امروز هم سخن ما این است که "شائبه بی‌اثر شدن رأی مردم در نظام باید برطرف شود و اعتماد خدشه دار شده مردم به عنوان مهم‌ترین پایگاه و پشتوانه اعتبار نظام به سرعت ترمیم شود."»

وی ادامه داد:« اتفاقاً این حرف حرف انقلابی است و هرکس خلاف آن را دنبال کند، بر ضد انقلاب و مسیری که امام و مردم در انقلاب برگزیدند، حرکت می‌کند.»

رئیس دولت اصلاحات با اشاره به حوادث بعد از انتخابات، اظهار داشت:« بی‌اعتنایی آشکار به نظر خیرخواهان و برخوردهای نامناسب زیان‌های هنگفتی را متوجه نظام ساخت؛ دشمنی با انقلاب و نظام امری است که همواره پس از پیروزی انقلاب به اشکال نظامی، تبلیغاتی و سیاسی و ... وجود داشته و دارد، اما تلاش برای نسبت دادن حرکت آرام و متین مردم در اعتراض به نتایج انتخابات به اغتشاشی که عامل بیرونی دارد اشتباهی بسیار بزرگ و توهمی‌ زیان‌بار وپرهزینه برای نظام بود.»

رئیس بنیاد باران یادآور شد:«از ابتدای استقرار جمهوری اسلامی ‌در ایران، بزرگترین هدف دشمنان نظام جدایی مردم از حکومت و حذف سرمایه‌های اجتماعی کشور بوده است.»

خاتمی ادامه داد:« آیا آنچه امروز شاهد آن هستیم و همه خیرخواهان نسبت به وقوع آن هشدار داده‌اند، جز این است که چهره نظام در جهان غیرمنطقی، خشن، ناسازگار با معیاری مسلم انسانی و اخلاقی، بی‌اعتنا به رأی مردم و حتی بی‌اعتنا به قوانین و موازین خود نشان داده می‌شود؟»

رئیس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«تهاجم یک طرفه به مردم و نیروهای مورد علاقه مردم و تبلیغات ناجوانمردانه تمامی‌ دستگاه‌ها و تریبونهای در دست حکومت بر علیه چهره‌های محبوب و ارزشمند کشور و وابسته نشان دادن اعتراضات مردمی ‌به جریانات پلید و خطرناک تنها با هدف توجیه برخوردهای خشن، غیر قانونی و انحصارطلبانه است.»

وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت:«آنچه تاکنون رخ داده از جمله برگزاری دادگاه‌های کذایی از سوی هیچ یک از علمای بزرگ دینی، نخبگان حوزه و دانشگاه و جامعه و فرهیختگان، جریان‌های مستقل سیاسی و حتی افکار عمومی‌ مورد پذیرش و تأیید قرار نگرفته است و این خود نشانگر اشتباه بزرگی است که رخ داده است.»

خاتمی یادآور شد:«حقوقدانان برجسته و فرهیختگان جامعه، به اتفاق روند بازداشت‌ها، نگهداری دستگیرشدگان، برخورد با خانواده‌ها و وکلای آنها و برگزاری دادگاه را با استدلالهای روشن حقوقی زیر سؤال برده‌اند و این هشداری است جدی به نظام که به فکر چاره‌اندیشی باشد.»

رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:«جریانی خاص امروز به هر روشی و با هر نسبت ناروایی قصد دارد چهره‌های خوش سابقه نظام را به جرم دفاع از حقوق مردم دشمن معرفی کند! این مایه سرافکندگی است که کسانی امروز به خاطر دفاع از حقوق مردم و خواست تطبیق روش‌ها با اصول قانون اساسی، آیین دادرسی و حقوق شهروندی مورد حمله‌ای اینچنین ناجوانمردانه قرار گرفته‌اند.»

وی ادامه داد:« تریبون مقدس نماز جمعه در اختیار عده‌ای قرار گرفته که به شخصیتهای برجسته نظام و مراجع بزرگوار شیعه اهانت کرده و حتی در مقام دادستان خواستار برخورد با آنان می‌شوند، حال آنکه خود در پیشگاه وجدان عمومی ‌متهم به خیانت در امانت‌اند. مگر همین‌ها نبودند که با گستاخی تمام مرجعی بزرگوار را که افتخار عالم تشیع است دست نشانده انگلیس معرفی کردند؟و بحمدالله در نزد مردم هم از اعتباری برخوردار نیستند.»

خاتمی سپس به برخوردهای دستگاه قضائیه با فعالان سیاسی و مردم بعد از انتخابات اشاره کرد و گفت:«در جریان حوادث پس از انتخابات به آیت الله شاهرودی که برایشان احترام قائلم تذکر دادم و ایشان را به عنوان مسؤول قوه قضائیه مورد خطاب قرار داده و خواستار رعایت اصول قانون اساسی و موازین آئین دادرسی و حقوق شهروندی در برخوردها شدم و اینکه جلو با اهانت‌ها، دستگیری‌ها و نگهداری‌های غیرقانونی متهمان و برگزاری دادگاه‌های ناسازگار با موازین را بگیرند، شدم و صد افسوس که ایشان در پایان دوران مسئولیتشان که به اعتقاد من می‌توانستند بسیار پرشکوه‌تر منصب را ترک کنند نخواستند یا نتوانستند اقدام کنند.»

رئیس بنیاد باران افزود:«حرفی که امروز هم خواست مردم و ما از رئیس محترم جدید قوه قضائیه است، جلوگیری از سم‌پاسی و فضاسازی برای تخریب افراد با نسبت های ناروا و یک سویه خلاف قانون و شرع و نیز رعایت موازین از جمله آیین دادرسی در بازداشت و محاکمات است.»

به گفته رئیس‌جمهور سابق کشورمان، نمی‌توان براساس اعترافاتی که به اصل آن اشکالات جدی حقوقی و قانونی وارد است یک سویه همه را مورد تهاجم قرار داد، بی آنکه کوچکترین حقی برای دفاع در نظر گرفته شود.

خاتمی تصریح کرد:«از سوی دیگر انتظار مردم تشکیل دادگاه‌های علنی برای رسیدگی به جنایات مسلم و مشمئز کننده‌ای است که همگان شاهد آن بوده‌اند از جمله به رگبار بستن مردم در خیابان‌ها، دستگیری‌های خلاف قانون، بازداشتگاه‌های غیر استاندارد، جنایات مسلمی‌که مورد اعتراف همه است و آنچه که موجبات لطمات سنگین روحی به ملت و خدشه به اعتماد عمومی‌شده است. آیا این بود آن چهره اسلام رحمانی که مدعی دفاع از اخلاق و حقوق اساسی مردم و آزادی بیان و امنیت در جامعه بود؟!»

وی با بیان اینکه «متأسفانه در جریان انتخابات و وقایع پس از آن انحرافات بسیار بزرگی وجود داشته و دارد»، افزود:« رسالت اصلاح‌طلبان و تمامی ‌خیرخواهان جامعه مقابله با این انحرافات برای حفظ اصول واقعی نظام و ترمیم اعتماد مردم است و در این راه پرداخت هیچ هزینه‌ای زیاد نیست و ما هم از هیچ هزینه‌ای دریغ نخواهیم کرد تا انشاء‌الله انقلاب با کمترین هزینه به مسیر اصلی خود بازگردد و راه خود را ادامه دهد.»

سید محمد خاتمی تصریح کرد:«به صراحت تأکید می‌کنم حذف دلبستگان به انقلاب با این عناوین بی‌اساس بزرگ‌ترین توطئه علیه انقلاب است و نتیجه آن سوق دادن نیروهای اجتماعی به سوی جریاناتی است که با اصل انقلاب و نظام در تعارض‌اند.»

رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها سپس گفت:« همواره سخن ما در مجامع بین‌المللی دفاع از اسلام به عنوان مدافع حقوق مردم و ارزش‌های انسانی بود و الگو و نمونه کار جمهوری اسلامی ‌ایران بود در مقابل سایر جریان‌هایی متحجر، افراطی و ضد انسانی که به نام اسلام شکل گرفته بود؛ اما با این رفتارها چه جای دفاعی باقی گذاشته‌اند؟»

وی تاکید کرد:« ما باید علی‌رغم تمام فشارهایی که برای بیرون کردن اصلاح‌طلبان و عقلای منصف از صحنه وارد می‌شود در صحنه بمانیم و با فریاد زدن، تذکر دادن و مذاکره هزینه‌ها را برای بازگشت انقلاب به مسیر اصلی خود کاهش دهیم.»

سید محمد خاتمی خاطر نشان کرد:«انشاء‌الله مسئولان نظام هم با پایان دادن به روشهای غلط و آزادی زندانیان و پایبندی به موازین و اصول قانون اساسی و برخورد جدی با خاطیان و جنایتکاران اصلی این راه را هموار سازند و اعتماد لطمه خورده مردم را با تدبیر و حسن نیت ترمیم کنند.»

به گزارش روابط عمومی دفتر سید محمد خاتمی، در این دیدار اعضاءشورای هماهنگی جبهه اصلاحات بر لزوم حفظ ارزشها و موازین انقلاب و راه امام (ره) تاکید کردند و تلاش همگانی برای حفظ ارزشها و مصلحت کشور را لازم دانستند.

آنها همچنین لزوم ارتباط با مراجع عظام، علما و نخبگان جامعه و تعامل با مجلس و قوه قضاییه را مورد تاکید قرار دادند و از محاکمات فرمایشی که بر خلاف موازین است اظهار نگرانی کردند.

اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تاکید کردند که پیگیری جنایت‌هایی که در جریان انتخابات و بعد از آن صورت گرفته از جمله فجایعی که در بازداشت‌گاه‌هایی چون کهریزک رخ داده،امری ضروری است و تسامح نسبت به آن به نظام و کشور لطمه‌های جبران ناپذیری وارد می‌آورد.

آنها همچنین اعلام خطر کردند که برخورد با نیروهای متعهد و البته معترض و حذف آنها بخصوص در دانشگاه‌ها می‌تواند ابتکار عمل را در اختیار بیگانه قرار دهد و پیگیری مطالبات به حق مردم نباید مورد غفلت قرار گیرد.





جبهه ملی ایران: زندانیان سیاسی را آزاد کنید

رسانه های گروهی اعلام کرده اند: آقای دکتر محمد ملکی استاد و رئیس اسبق دانشگاه نهران در روز سی یکم مرداد ماه 1388 در حالیکه بعلت بیماری در خانه خود بستری بودند بوسیله ماموران امنیتی دستگیر و بزندان منتقل شده اند. گزارشهای منتشر شده حاکی از بیماری شدید ایشان در سه ماهه اخیر دارد که به ادامه درمان زیر نظر پزشکان نیاز دارند.

حاکمیت جمهوری اسلامی از فردای روز اخذ رای برای انتخاب رئیس جمهور با بازداشت های دسته جمعی معترضین به نتایج انتخابات هزاران نفر را در شرایطی غیر انسانی و خشونت آمیز بازداشت و روانه زندانها ساخته است.

با آنکه گفته میشد در آستانه ماه مبارک رمضان عده ای از زندانیان آزاد حواهند شد نه تنها این اتفاق نیفاد بلکه احکام بازداشت موقت عده زیادی تمدیدشد و خبر زندانی شدن آقای دکتر محمد ملکی نشان دهنده تداوم خفقان و نقض آزادیهای فردی و اجتماعی ملت ایران میباشد.

جبهه ملی ایران بازداشت دکتر محمد ملکی را محکوم و آزادی او را خواستار است.

جبهه ملی ایران خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی و از آن جمله آقای مهندس کورش زعیم عضو شورای مرکزی جبهه ملی و آقای پیمان عارف عضو سازمان دانشجویان جبهه ملی میباشد. جبهه ملی ایران بازداشتهای دگراندیشان و همه کسانی را که با روشهای مسالمت آمیز برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند بشدت محکوم میکند.

تهران - جبهه ملی ایران
اول شهریورماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت




شهید پرنداخ دانشجوی دانشگاه اصفهان به خاك سپرده شد
جمعه، ۶ شهريور، ۱۳۸۸
ظهر روز پنج شنبه پيكر محمدجواد پرنداخ يكی ديگر از كشته شدگان وقايع اخير در شهر گيلان غرب استان كرمانشاه تشيع و به خاك سپرده شد.

اين دانشجوی كُرد كه در مقطع كارشناسی ارشد رشته‌ی پتروشيمی در دانشگاه اصفهان مشغول به تحصيل بود در جريان وقايع پس از اعلام نتايج دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری جان خود را از دست داده است.

بنا بر اخبار تائيد نشده نامبرده در يكی از تجمعات اعتراضی در شهر اصفهان از سوی نيروهای ‌امنيتی دستگير و پس از مدتی جنازه وی در پزشكی قانونی ‌اصفهان مورد شناسايی خانواده قرار گرفته است.

گفته می‌‌شود همزمان با تشيع پيكر و مراسم تدفين اين دانشجوی شهيد در گيلان غرب مردم اقدام به سر دادن شعارهای‌ اعتراضی نموده و در حال حاضر فضای اين شهر به شدت امنيتی می‌باشد.

همچنين خانواده پرنداخ نيز از سوی نهادهای‌ امنيتی برای برگزاری مراسم ختم و اطلاع رسانی در اين مورد تحت فشار قرار دارند، به گونه‌ای كه از آنان خواسته شده دليل مرگ فرزندشان را سانحه‌ی رانندگی عنوان كنند.

خبرگزاری ديده‌بان حقوق بشر كردستان




نامه34 بازیگر سینما و تئاتر: روی صحنه راوی درستی خواهیم بود

سرمایه: بعد از نامه 12 کارگردان شاخص سینما و هشت نمایشنامه نویس صاحب سبک تئاتر حالا نوبت 34 تن ازبازیگران سینما و تئاتر است که در نامه ای همراهی خود را با جریان مردمی که از خرداد امسال و بعد از انتخابات به راه افتاده است، اعلام کنند.جریان حوادثی که پیش از انتخابات ایران آغاز شد و به وقایع بعد از آن رسید همچنان ادامه دارد. در این میانه هنرمندان رشته های مختلف نشان داده اند همراه مردم هستند. چند هفته پیش 12 تن از کارگردانان سرشناس سینما در نامه ای با استناد به برخی از اصول قانون اساسی خواستار رسیدگی نمایندگان به موارد نقض آن شدند.بعد از این کارگردانان نیز هشت تن از شاخص ترین نویسندگان تئاتر با انتشار بیانیه ای ضمن همراهی با حرکت های مردمی اعلام کردند راوی اتفاقات روی داده خواهند بود. چندی پیش نیز بعد از تحریم دوسالانه کاریکاتور ایران توسط بیش از 100 کاریکاتوریست جمعی از مستندسازان به دلیل آنکه محروم از به تصویر کشیدن وقایعی که در این روزها در ایران رخ داده هستند؛
اعلام کردند در جشنواره سینما حقیقت شرکت نمی کنند.
حالا 34 تن از بازیگران سینما و تئاتر که در میان آنها چهره های جوان و شاخصی به چشم می خورد با انتشار نامه ای گفتند آنچه را که نمایشنامه نویسان از واقعیت های جامعه بنویسند بازی خواهند کرد.
در این نامه که امضای بازیگرانی چون بهزاد فراهانی، ترانه علیدوستی، پانته آ بهرام و حبیب رضایی پای آن است آمده است: «ما می خواهیم راستی را روایت کنیمغ...ف.پرده کنار می رود. روشنایی...ما می خواهیم چشمان بسته بر آنها را باز کنیم، گفته های آنان را بر زبان مان جاری کنیم و جان ببخشیم شان بر صحنه، جاودانه شان کنیم؛ هرچند گام آنان بر خاک سرزمین بود و گام ما بر خاک کهن صحنه- خانه کوچک مان؛ همه آنچه که داریم. ما صدا می زنیم شما را قلم زنان و نمایش نویسان، که بنگارید روایت صادقانه این روزگار را، و بدانید ما بازیگران به واژه واژه تان وفادار خواهیم بود و پاسداری خواهیم کرد از نقش هایی که از امروز برای امروز و آیندگان می نویسید. خون نقش های ما اینک در جوهر قلم شماست که باید بر صفحه سپید کاغذ- تاریخ- نقش ببندد و اکنون ما درخواست می کنیم از دیگر همکاران مان و کارگردانان و صحنه گردانان، که به احترام عشق مان به هنر، در برابر آنچه هرروز در پیش چشمان مان است، همچون همیشه، صداقت و راستی را به صحنه بیاورند تا هنرپیشگی مان، صداقت پیشگی را یادآور شود. ما می خواهیم راوی صداقت باشیم؛ راوی راستی و درستی.»
حمید ابراهیمی، خسرو احمدی، پانته آ بهرام، مهدی پاکدل، جواد پورزند، امیر جعفری، بهناز جعفری، بابک حمیدیان، رویا دعوتی، سحر دولتشاهی، پیام دهکردی، ریما رامین فر، مریم رحیمی، لیلی رشیدی، حبیب رضایی، بهاره رهنما، علی سرابی، مهدی سلطانی، سهراب سلیمی، سهیلا صالحی، مهرداد ضیایی، ترانه علیدوستی، عباس غفاری، بهزاد فراهانی، مریم کاظمی، باران کوثری، آیدا کیخایی، علا محسنی، داریوش موفق، رحیم نوروزی، افشین هاشمی، هدایت هاشمی، کاظم هژیرآزاد و هوشمند هنرکار.






اعتراضات آبی غیر مخملی در راه است؟
هر نفر که بیکار شود با خود حداقل 4 نفر را به زیر خط فقر می برد.این خانواده بدون شک مستعد فساد می شود.سرکوب جنبش آبی ها و برگزاری دادگاه فیروزه ای ،حتی اگر به تواب سازی هم بیانجامد ،باز هم مانع فساد و انحرافات اجتماعی نخواهد شد.آنومی و دختران فراری، ایدز و کودکان خیابانی و طلاق و اعتیاد و سرقت و قتل موج قرمزی است که پس از بی توجهی به اعتراضات آبی به سادگی قابل مهار نخواهد بود.
روز یکشنبه کارگران نساجی بوکان متوجه شدند که کارفرما بعد از غیبت طولانی در کارخانه حضور یافته است و همراهش چند نفر کارشناس بانک ملی هم امده اند تا از دستگاه ها و اموال کارخانه جهت توقیف لیست برداری کنند. جمعی از کارگران بعد از شنیدن این خبر سریعاً خود را به کارخانه رساندند و به کارفرما گفتند که اموال کارخانه در توقیف آنهاست .و برای لیست برداری و توقیف اموال باید از صف اعتراض آنها بگذرد.

در تهران کارگران کارخانه لاستیک‌سازی دنا با پلاکاردهای «مدیر بی‌لیاقت استعفا استعفا؛ اخراج 4 نماینده توهین به 2000 پرسنل، ما کارگران لاستیک‌سازی دنا خواستار خلع ید مدیران بی‌کفایت هستیم؛ هیات مدیره بی‌لیاقت اخراج باید گردد؛ » اقدام به برپایی تجمع اعتراضی کردند.

کارگران این کارخانه لاستیک می‌گویند که پس از آنکه لیستی از نام همکاران اخراجی خود را مشاهده کردند، با تشکیل شورایی ضمن اخراج مدیران کارخانه، مدیریت آن را برعهده گرفتند.
در پی اخراج کارگران پر ریس و پیگیری ها ی متعدد انان دیوان عدالت اداری رای به بازگشت به کار کارگران را صادر نموده اما از ان تاریخ تا کنون کار فرمای شرکت از به اجرا گذاشتن رای دیوان خود دار ی نموده است.

کارگران پر ریس از تاریخ مذکور هر روز ساعت 6 صبح تا ساعت 14 بعدازظهر در محل کار خانه به حالت اعتراض حضور داشتند .

صبح روز یکشنبه هم کارگران کارخانه کشت و صنعت هفت تپه دست به اعتصاب زدند و نسبت به حقوق معوقه خود اعتراض کردند.

رکود اقتصادی در کشور رو به وخامت است.وزیر اقتصاد معتقد است که سیاست های پولی را باید اصلاح کرد.این خبر بعد از قطعی شدن حضور وی در دولت دهم از سوی رسانه ها منتشر شد.اتاق بازرگانی پیش از این نسبت به ادامه بحران هشدار داده بود.فعالان بخش خصوصی از بالارفتن ریسک اقتصادی و امنیت می گویند.به گفته این فعالان، وقایع اخیر باعث عدم اطمینان در اقتصاد شده است.به نظر می رسد این ادعا منطقی باشد .هیچ یک از 33 مهمان خارجی مدعو به یک همایش ریاضی در دانشگاه شریف در این همایش شرکت نکردند.این مدعوین هیچ نوع سرمایه گذاری هم قرار نبود انجام دهند و برای شرکت در این همایش کمی دست زدن و تشویق کفایت می کرد.کارشناسان با بی سابقه خواندن این اتفاق مجلس ختم ندا و دادگاههای تواب سازی را مقصر دانستند.

اما مسئولین فکر می کنند همزمان با برگزاری دادگاههای سبز و مخملین می توان با چرخش متغیرنقدینگی ، اقتصاد را متحول کرد.حجم پول از 21500 میلیارد تومان در اسفند 86 به 15700 میلیارد تومان در دی ماه 87 کاهش یافته است .کاهش 27 درصدی حجم نقدینگی در حالیکه تورم 25 درصد است یعنی قدرت خرید مردم نسبت به قبل 52 درصد کاهش یافته است.

با این حال فعالان بخش خصوصی منتظرند دولت بسته جدید بعد از انتخابات را عرضه کند.افزایش نقدینگی احتمالا تنها راه کار در کوتاه مدت است.با افزایش نقدینگی کنترل و مهار تورم به شیوه قبل از انتخابات دیگر ممکن نخواهد بود.

گزارش های رسمی از افزایش 3 درصد نرخ بیکاری در تهران خبر می دهد.طی یک ماه و نیم گذشته 1646 کارگر به خیل کارگران اخراجی پیوستند.

اخراج 500 کارگر از شرکت روکش چوبی ایران 900 کارگر از کارخانه صنایع مخابراتی از راه دور و 230 کارگر هتل آزادی طی یک ماه و نیم گذشته در رسا نه ها گزارش شده است.

در 500 کارخانه 200 هزار کارگر از 3 تا 50 ماه حقوق در یافت نکرده اند.

این وضعین البته طبیعی است . ایرالکو مجبور است محصولات خود را حدود 700 تومان زیر بازار در بورس کالا بفروشد که باز هم به دلیل بالاتر بودن قیمت المینیوم نسبت به بازار های جهانی خریداران استقبال نمی کنند
این بحران باعث شده تولید ایرالکو 50 درصد کاهش یابد.

شرکت های بزرگ صنعت فولاد بورسی با میانگین بازدهی منفی 44 درصد طی تیر ماه 87 تا پایان تیر ماه 88 دوران رکود را تجربه می کنند .

با واردات بیش از یک میلیون تن شکر در سال گذشته ، 50 درصد واحدهای تولیدی شکر در مدار زیان قرار گرفتندو در باقی کارخانه ها نیز تولید عملا متوقف شده است.

چک مبادله شده در نظام بانکی در پایان سال گذشته نسبت به سال پیش از ان 42 درصد کاهش یافت.

این در حالی است که چک های برگشتی 7.8 درصد افزایش پیدا کرد که از بعد جنگ تا به حال بی سابقه بوده است .

گزارش های بورس نیز حاکی از سراشیبی سقوط در 150 شرکت بورسی است. 60 درصد ظرفیت تولید کنندگان لوازم خانگی نیز غیر فعال شده است.

ساخت وساز در تهران حداقل 60 درصد کاهش یافته است. در حال حاظر 56 هزار میلیارد تومان بدهی بانکی وجود دارد.

تعداد فزاینده بیکاران و نیمه بیکاران به گونه ای محتوم در ورای این رکود و ورشکستگی پیاپی کارخانه جات است.کارگران به اقشار زیر طبقه سقوط خواهند کرد.آنان دراستیصال کامل برای بقای خود به اشتغال غیر رسمی روی خواهند آورد .از این پس میلیونها یقه آبی(کارگر) که جامعه علیرغم توانایی که دارند خواهان کارشان نیست ،خود را بازنده مناسبات جدید می پندارند.

طی چند ماه گذشته تمامی اخبار دال برشکل گیری گسترده اعتراضات یقه آبی ها دارد .ادامه روند کنونی و بی توجهی به رکود بنگاههای اقتصادی موج اعتراضات آبی را به راه خواهد انداخت.
ناگزیر این موج شباهت هایی هم با موج سبز خواهد داشت.به نظر می رسد این تحرکات از طرح هلندی پلورالیسم رسانه ای هم خطرناک تر باشد.شاید از نسخه بیلدربرگی براندازی نرم هم جلوتر رود.شاید هم برخی بخواهند آن را پروژه آژاکس 3 بنامند.

تحرکات آبی ها بدون شک متعصبانه است . تنها مچ بند سبز نیست که جای خود را به یقه های آبی می دهد.انگیزه اصلی این حرکت خودجوش نگرانی از گرسنگی خانواده و شیر خشک فرزند نوزاد و اجاره مسکن آخر ماه و ادامه تحصیل فرزند و درمان همسر است.

این اعتراضات کاملا جدی است و با گردو بازی پانکی های سبز و شلتاق بازی طفیلی و غفیلی های جردن و شهرک غرب متفاوت است.

به نظر می رسد با ادامه روند کنونی لازم باشد دادگاه سبز و مخملین خود را برای دادگاه آبی غیر مخملین مهیا کند.

هر نفر که بیکار شود با خود حداقل 4 نفر را به زیر خط فقر می برد.این خانواده بدون شک مستعد فساد می شود.سرکوب جنبش آبی ها و برگزاری دادگاه فیروزه ای ،حتی اگر به تواب سازی هم بیانجامد ،باز هم مانع فساد و انحرافات اجتماعی نخواهد شد.آنومی و دختران فراری، ایدز و کودکان خیابانی و طلاق و اعتیاد و سرقت و قتل موج قرمزی است که پس از بی توجهی به اعتراضات آبی به سادگی قابل مهار نخواهد بود.

البته شاید اگر منافع یقه آبی ها به یقه سفید ها (کارفرمایان و مدیران و سرمایه داران )گره بخورد- که بنظر می رسد در شرایط فعلی گره خورده باشد- بتوان امید داشت که اعتراضات آبی و فیروزه ای موثر باشد.

نباید فراموش کرد که هیچ کس اعتراض یقه سفید ها را مخملی و نرم نمی داند.یقه سفید ها ولی نعمتند.

یک صبح تا ظهر تعطیلی بازار طلا در اعتراض به قانون مالیات بر ارزش افزوده ،برای ملغی شدن آن به دست رئیس جمهور کفایت می کند. اعتراض یقه سفید ها همیشه سفید است نه رنگی .
باید از خلسه پراندوه سبز و مخملین خارج شد و بیشتر نگران خروش آبی ها و سیاهی فقر و قرمزی فساد بود.

منبع: وبلاگ محسن مهدیان/روزنامه نگار اصولگرا



لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی (66)









در پی افشای موضوع محرز شدن تجاوز به این کمیته
افزایش تهدید علیه اعضای کمیته ویژه مجلس
نامه هشداردهنده‌ی اعظم طالقانی به نمایندگان مجلس: شکنجه‌گران و قاتلان باید معرفی و محاکمه شوند
درباره خبر خاک‌سپاری مخفیانه شهدا
فشار بر حسن خمینی برای لغو سخنرانی خاتمی در حرم امام


در پی افشای موضوع محرز شدن تجاوز به این کمیته
افزایش تهدید علیه اعضای کمیته ویژه مجلس


یک روز پس از آنکه یکی از اعضای کمیته ویژه مجلس از محرز شدن تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه به بازداشت‌شدگان خبر داد، اکنون خبر می‌رسد که برخی اعضای مستقل این کمیته به شدت تحت فشار و مورد تهدید قرار گرفته‌اند.

بر اساس اطلاعات رسیده به «موج سبز آزادی»، نمایندگان عضو کمیته ویژه مجلس برای پیگیری وضعیت بازداشت شدگان اخیر، از قبل به شدت تحت فشار بودند، اما این فشارها با افشاگری دیروز سایت رسمی فراکسیون اقلیت مجلس (پارلمان نیوز) بالا گرفته است.

در همین راستا، یک منبع پارلمانی به «موج سبز آزادی» خبر داده که از زمان تشکیل این کمیته توسط علی لاریجانی، برخی اعضای آن که بارها با تهدیدهای پیدا و پنهان مواجه شده‌اند، تک تک نزد رئیس مجلس رفته و استعفای خود را از عضویت در این کمیته اعلام کرده‌اند، اما لاریجانی از آنها خواسته که فعلا موضوع استعفا را مسکوت بگذارند و به کار خود ادامه دهند.

گفته می‌شود پرویز سروری، مسئول این کمیته که آشکارا به محافل کودتا نزدیک است، اطلاعات دریافتی این کمیته را به جای اعلام به مسئولان ذی‌ربط، به عوامل کودتا اطلاع می‌دهد تا آثار جنایت‌ها را از بین ببرند و یا مدعیان و معترضان را با تهدید به سکوت وادار کنند.

لازم به ذکر است این کمیته که توسط لاریجانی و با هماهنگی شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده، با کمیته حقیقت یاب مجلس متفاوت است.




نامه هشداردهنده‌ی اعظم طالقانی به نمایندگان مجلس:
جمهوری اسلامی به اصلاح گسترده نیاز دارد؛ شکنجه‌گران و قاتلان باید معرفی و محاکمه شوند

متن نامه اعظم طالقانی خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی چنین است:

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...» (حدید آیه 25)
(به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند...)

مراقب خشم سنگین خدا باشید!

همانطور که مستحضرید رابطه ما با مردم ایران از سال‌های قبل انقلاب و بعد از انقلاب به گونه‌ای بوده که قطره‌ای از دریا بودیم که جدا نشدیم، زیرا آموخته‌ایم اگر قطره از دریا جدا ‌شود به سرعت خشک می‌شود؛ از اینرو پیوسته در میان مردم و با مردم همزیستی داشته و داریم و آنان از ما انتظار دارند در مقابل تضییع حقوقشان سکوت نکنیم، بطور مداوم از حقوق آنان دفاع کنیم، البته این از الطاف و نعمتی است که خدا بر ما منت گذارده و اگر تا کنون قصوری داشته‌ایم از خالق یکتا و مردم طلب بخشش می‌کنیم؛ به این جهت آنچه در این نوشته می‌خوانید مطالب و شکوائیه مردم و انعکاس افکار عمومی است و در واقع از زبان ملت رنج کشیده این مرز و بوم است:

با توجه به آنچه گفته شد مهمترین نکات مورد نظر مردم عبارت است از اینکه پس از دو ماه که بر سر این ملت خطرها گذشته و هزینه‌ها پرداخته‌اند، خون‌های پاکی که بر خیابان‌ها ریخته شده، وجود بازداشتگاههای غیررسمی که یکی از آنها مانند کهریزک شناخته شده و دستگیری فعالان خوشنام سیاسی- اجتماعی- فرهنگی و دانشجوئی که جز بازجوئی و بازجو رنگ آفتاب را ندیده‌اند؛ دستگیری بیش از چهار هزار نفر از شهروندان این سرزمین، برگ‌های سیاهی را در تاریخ ما ثبت کرد. مردم انتظار دارند مراجع دینی، نخبگان سیاسی- فرهنگی و بخصوص نمایندگان مجلس شورای اسلامی با قدرت و شجاعت همّ خود را بکار بندند و پشتیبان ملت باشند و این رسالت را بنحو احسن به انجام رسانند و اگر روزی گرفتار شدند و مانند نخبگان سیاسی فعلی هرچه در دادگاهها بگویند نه تنها خدشه‌ای به موقعیت آنان وارد نمی‌شود بلکه به لحاظ تاریخی و آینده موقعیت آنان بیش از گذشته تثبیت می‌گردد.

هنگامی که رئیس دفتر آقای احمدی‌نژاد اظهار می‌کند: «معتقدم براي آمدن حضرت حجت، لازم نيست در كره زمين همه مسلمان باشند. ما به اين نتيجه رسيده‌ايم كه براي آماده‌كردن جهان براي ظهور حضرت، نمي‌توانيم از ادبيات ديني استفاده كنيم. چون همزباني ايجاد نمي‌كند. بايد سراغ ادبيات مشترك انساني برويم و به اين دليل بايد از ادبياتي همه‌فهم مانند عدالت، ظلم‌ستيزي، مهرورزي و يگانه‌پرستي استفاده كنيم.» و به تحليل اين مطلب پرداخت كه نمي‌شود همه انسان‌ها را مسلمان كرد. وي ادامه داد: «با توجه به علائم دوران ظهور مانند تكرار نام حضرت در مجامع و منابر، معتقديم كه در دوران ظهور هستيم.» مشايي همچنين به نقش خود به عنوان معاون اول كه قرار بود در زمينه‌سازي ظهور فعاليت داشته باشد، نيز اشاراتي نموده؛ و درباره آراي احمدي‌نژاد گفت: «از 24 ميليون راي احمدي‌نژاد، 20 ميليون منتقد به نظام هستند كه در اين انتقاد خود حتي از آن 13ميليون هم جدي‌تر هستند، چرا كه آن 13ميليون فقط دولت احمدي‌نژاد را زير سوال بردند، ولي اين 20ميليون به كل روند سال‌هاي گذشته پيش از احمدي‌نژاد نه گفتند و در حقيقت احمدي‌نژاد در اين ميان فقط چهار ميليون رأي ايجابي دارد.» دادگاههای نمایشی برنامه‌ریزی قبلی که ایشان تحلیل می‌کند را تأئید می‌کند و در این تحلیل تمام سعی و تلاش اینست که اداره کشور توسط خادمین آن و رهبران خلاف بوده است این پروژه تبعاتی را در پی خواهد داشت زیرا تغییر باید با اراده و مشیت الهی که جز عدالت را برنمی‌تابد، همراه گردد.

او می‌گوید: «آقای احمدی‌نژاد فقط چهارمیلیون رأی داشته و بیست میلیون رأی به منتقدان نظام تعلق دارد» آیا مفهوم این اعلام نظر این نیست که کل نظام که وابسته به امام و مقام رهبری و مسئولین اداره‌کننده‌گان سی‌سال انقلاب از جمله خود آقای احمدی‌نژاد که چهار سال رئیس قوه مجریه بوده خلاف کرده‌اند؟! چرا در مقابل این اعتقاد یعنی زیر سوال بردن نظام جمهوری اسلامی، هیچکس اعتراضی ننمود و منتقدین که در واقع جمعیت آگاه جامعه مترقی است و معترضین به تقلب در انتخابات (که عصاره تخلفات می‌تواند باشد) باید توسط اوباش و اشرار آزار ببینند آنهم با این شرایط که حتی خانواده‌ها از عده‌ای از آنان هیچگونه اطلاعی ندارند امثال تاج‌زاده، زیدآبادی، بهزاد نبوی، قوچانی و... چه بر سر آنان آمده است؟!

مردم می‌پرسند که شما نمایندگان مردم از سخنان موسوی، کروبی و خاتمی که صدا و ناله وجدان فعلی جامعه ماست چرا حمایت نمی‌کنید و بجای رسیدگی مو‌به‌مو اظهارات آنان و بقول محمد مطهری(فرزند شهید مطهری) این دمل چرکین که اگر از قبل با آن برخورد می‌شد کار به اینجا نمی‌کشید اقدام جدی نمی‌کنید و برای تعالی بخشیدن نظام کار نمی‌کنید، مگر شما نمایندگان انتصابی هستید؟! برای افکار عمومی اینگونه تصور شده که شما با مردم آنهم مردم رنجدیده همخوانی ندارید.!!

مردم یکپارچه به نظام جمهوری اسلامی وفادارند اما معتقدند که نظام جمهوری اسلامی اگر متعالی نگردد و تعالی‌بخش نباشد یعنی به حقوق و خواست برحق مردم اصالت ندهد چه چیزی از آن باقی می‌ماند که باید حفظ شود؟! حفظ نظام یعنی چه؟! نزدیکترین فرد به دولت همه چیز را با این اظهارات تمام خونهای ریخته شده در انقلاب و فداکاریها را به زیر سوال برده، امنیت دارد! ولی کسانی که در این سی‌سال کم یا زیاد و به هر شکلی سوابق و خدماتی داشته‌اند باید درون زندان‌های رسمی و غیررسمی مخوف و ناامنی بسر برند! آیا این معترضین که فقط سوالشان این بود که رأی ما را کجا بردید؟ ما به کسی رأی ندادیم که نمی‌دانیم با ذخایر ارزی و بیت‌المال ما چه کرده، هیچ‌گاه به میلیاردها گم شده پاسخ نداده و نمی‌دهد؟ چرا رأس حاکمیت با اینکه وضع مالی دولت که برای هیچکس شفاف نیست هم از ایشان دفاع می‌کنند؟ این رفتارها یعنی چه؟ مردم سوال می‌کنند آیا در این میلیاردها پول گم شده شریکید؟

تاریخ ما پر است از فرقه‌هائی که به قدرت رسیدند و با استبداد حکومت کردند بعد هم مشخص شد که ساخته پرداخته بیگانگان بودند انتشار کتاب‌های «دهه ظهور» و کتاب مشابه آن به زبان عربی که در لبنان انتشار یافته و آزادانه به فروش می‌رسد با اینکه مطالب داخل این کتاب‌ها عجیب و خطرناک بنظر می‌رسد هیچ نهاد دولتی مرتبط اعتراضی به انتشار آن ننموده است در این کتابها ظاهر آقای احمدی‌نژاد را شبیه فرمانده کل قوای امام زمان دانسته، سیدمحمد خاتمی ترور می‌شود، آقای احمدی‌نژاد مأموریت دارند قدس را نجات دهند و بعد هم با ناتو قراردادی منعقد خواهد شد که شبیه صلح حدیبیه خواهد بود و سنی‌کشی و ... شروع می‌شود کسانی که این کتاب‌ها را دیده‌اند و خوانده‌اند نگران از وجود فرقه‌ای هستند که تمام سرمایه‌های ملی را به هدر دهد و کشور را نابود کند چون این فرقه از روایاتی بهره می‌گیرد که برای علما و جامعه مذهبی ایران خطراتی دارد.

به هر حال نمایندگان محترم، نگرانی و اضطراب مردم جدی است اگر شما صادقانه وشجاعانه تلاش نکنید، آقایان کروبی و موسوی را حمایت نکنید، شکنجه‌گران و کسانی که مرتکب فجایع تجاوز جنسی و یا به شهادت رساندن جوانان و زندانیان معترض شده‌اند دستگیر، محاکمه، مجازات و به مردم معرفی نکنید این ملت اعتمادشان کاملاً نسبت به شما زائل خواهد شد. آنها می‌گویند هنگامی که کمیته تحقیق و تفحص به زندان مراجعه نمود و بعضی از زندانیان مطالبی را به کمیته گفتند پس از رفتن آنان این افراد را از آنجا بردند و یکی از آنها مشخص نیست که چه بر سرش آمده است، از این جهت شما باید از قوه‌قضائیه بخواهید به شاهدان و کسانی که به این مصیبت‌ها گرفتار شده‌اند، امنیت داده شود و در مجلس حاضر شوند و برای همه نمایندگان توضیح دهند تا این دمل چرکین که سال‌هاست رشد کرده نیشتر زده شود.

آنان از زندانهای غیر رسمی می‌گویند و این بسیار برای آبروی نظام اسلامی مضر است باید شما جلوی این موقعیت خطرناک را بگیرید. چنانچه شما که نمایندگان این ملت هستید قائل به انقلاب مخملی یا رنگی باشید و این اعتراض دردناک را با تحلیل مذکور ارزیابی کنید و به این نکته توجه نکنید که این ملت واقعاً به شما رأی داده است و از سه سال قبل تاکنون بیش از شما خطرات و آسیب‌هایی که به نظام وارد شده را می‌فهمید و دلسوزانه و مشفقانه بدون آموزش و با رعایت موازین اخلاقی و رعایت حقوق یکدیگر از دو هفته قبل از انتخابات تا کنون پا به صحنه گذارده‌اند، شهید دادند، زندانی دادند و به این در آن در می‌زنند تا خبری از زندانی خویش بدست آرند و اغلب دست خالی و به قول شاهدین در گرمای تابستان و دوری و بی‌خبری از عزیزشان به ناله و نفرین می‌پردازند و ناامیدانه برمی‌گردند و هیچگونه عکس‌العمل خشونت‌باری از آنان سرنمی‌زند و با روی آوردن به حضرت حق و دوری از شرک و پلیدی و صبورانه مقاومت می‌کنند. خشم سنگین خدا مستقیماً شامل شما خواهد شد، اطلاعاتی را که افکار عمومی از محیط خود دارند و دل‌های پردردشان را از بی‌کسی فقط در دل شب و فقط با او به نجوا می‌گذارند تسلی می‌دهند این دلسوختگان همه فکر و ذکرشان سرنوشت کشور و ملت است اگر کسانی هم از این شرایط سوءاستفاده کنند بدیهی و طبیعی است، حاکمیت نباید وجود چنین بستری را مهیا کند. اگر کمی به جامعه‌شناسی ایران آشنا باشیم در این دوران، بزهکاری، جنایت، ناهنجاری‌های اخلاقی و روانی و اجتماعی بسیار کاهش یافته بود و جامعه در واقع فضای سلامت سال 57 را تنفس کرد که دشمنان حق، نفس‌گیرشان کرد. ملت نشان داد که می‌تواند در فضای سالم و صادق در جامعه‌ای آزاد شایستگی خود را به اثبات رساند.

طلبه‌ای می‌گوید: «اگر احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري به پيروزي نمي‌رسيد، يك جريان نفاق درست مانند جريان ابوبكر در صدر اسلام ايجاد مي‌شد. بايد دانست كه مفهوم سيادت كه مفهومي ارزشي است نيز در تاريخ اسلام نفاق‌زا بوده است زيرا سادات در تاريخ اسلام نقش لردها در تاريخ اروپا را دارند. ما در اسلام مدل اشرافيگري اروپايي را نداريم ولي بايد گفت كه مدل ديگري كه در اسلام داريم اشرافيگري نسبي است كه آن سيادت است. سيادت از سوي خدا تنها به طايفه بني‌هاشم داده شده است و به رغم اينکه گفته مي‌شود سادات بني‌زهرايي هستند، بايد گفت که سادات غير بني‌زهرايي نيز داريم.»او با تأکيد بر اينکه در طول تاريخ سادات غير بني‌زهرايي همواره تلاش‌هايي براي آميخته‌شدن با سادات بني‌زهرايي داشته‌اند، گفت: «کساني مانند بني‌عباسي‌ها خواستند با استفاده از جريان سادات و با تقلب، قدرت را در دست بگيرند. آنها با اين شعار که ما پسر عموي اهل‌بيت هستيم، توانستند خود را اينگونه جلوه داده و حکومت را در دست بگيرند.» او افزود: «همان‌هايي که ادعا دارند آقا را آقا کردند، همان کارهاي صدر اسلام را انجام مي‌دهند که بايد به آنها گفت از تاريخ درس بگيريد.» وي تصريح کرد: «اين آقايان به اندازه بچه‌هاي مارکسيست قبل از انقلاب که زير شکنجه نيروهاي ساواک تحمل کرده و بعضاً دير اعتراف کرده، نبودند. نيروهاي ساواکي به وسيله رژيم صهيونيستي آموزش مي‌ديدند. بچه‌هاي اطلاعات به اندازه ساواک نيستند. او ائتلاف مقابل احمدي‌نژاد را به ائتلاف طلحه، زبير و معاويه تشبيه کرده و می‌گوید: «چون در يک طرف آقا و سرباز او حضور داشتند، مقابل آنها ائتلاف کردند. آيا نفاقي بدتر از اين مي خواهيد؟» و در پاسخ به پرسش دانشجويي مبني بر اينکه مانند حضرت علي پس از جنگ جمل که با عايشه رفتار مناسبي انجام داده، اقدام کنيم، گفت: «جريان عايشه را حضرت علي له کرد و او را سر جايش نشاند، اما هيچگاه به وي توهين نکرد. امام علي مقابل آنها لشکر کشيد و تک‌تک آدم‌هاي آن را کشت.» او بعد با لبخند ادامه می‌دهد: «انگار ما هم همين کار را مي‌کنيم. يک عايشه در اين نظام پيدا مي‌كنيم، سربازهاي او را مي‌كشيم و قلع و قمع مي‌کنيم، اما با خودش کاري نداريم. البته نه اينكه او را مي‌آوريم و پيش‌نماز و فرمانده مي‌کنيم!!!»

مراجع، عقلاً، علما و نمایندگان محترم مردم ملاحظه فرمایید: کدام استاد این طلبه را چنین آموزش سطحی و کینه‌توزانه داده است و طی این سی‌سال چقدر قلع و قمع کرده‌اند که افکار عمومی می‌گوید در این مدت ایران همیشه دچار خشم سنگین بوده است کشورهایی را که مدعی کافر بودنشان هستیم بارها عفو عمومی داده‌اند و ما در رعب و ترس زندگی کردیم. ننگ بر چنین استادانی که ترویج خشونت و کشتار می‌کنند.

افکار عمومی می‌گوید این نمایندگان که قانون به آنها حق داده با قوه مجریه و قوه قضائیه از طریق انجام مصوبات، نظارت، سوال، استیضاح و طرح عزل نمائید چرا به وظایف خود عمل نمی‌کنند مطمئن باشید ما هیچگاه فروپاشی را به مصلحت نمی‌دانیم و این همه تلاش هم برای همین است

آنها به این اعتقاد رسیده‌اند که شما به وظیفه نمایندگی‌تان عمل نمی‌کنید و اگر وجدان الهی شما فعال بود حتی جان خود را برای حفظ حقوق مردم می‌دادید همانطور که شهادت علی‌(ع) شهادت می‌دهد. مردم می‌گویند که رفتارهای خشونت‌آمیز قوه‌قضائیه و ضابطین آنها بیش از همه به رفتارهای خشونت‌آمیز کشورهای کمونیستی و بسیار بدتر از زندان ابوغریب می‌باشد خشونت و شکنجه آن هم به خاطر خدا !!!

پاسخ کسانی که حقوق مردم را نادیده می‌گیرند در واقع حقوق الهی را نادیده گرفته‌اند و بزودی به عذاب الهی گرفتار خواهند شد! چرا شما نمایندگان هیچگونه اعتراضی به 27هزار میلیارد تومان مطالبه معوقه بانک‌ها و تخصیص هشت هزار میلیارد تومان وام به90 نفر نداشته‌اید و متأسفانه هیچگونه اقدامی برای دریافت این بیت‌المال صورت نمی‌گیرد آیا شما نباید در این گونه موارد به حد شرعی و مجازات قائل نیستید؟! علی(ع) با عقیل چه کرد؟

ملت می‌گویند چگونه است بجای آنکه آقای کروبی که دلسوزانه برای جمهوری اسلامی فریاد می‌زند و عمق فاجعه را رو کرده تا آبروی اسلام را حفظ کند آنچه می‌گوید می‌دانید آنها مستند است، از او می‌خواهید اثبات کند!

از ابتدای انقلاب این منطق که نقد نکنید، ساکت شوید، جمهوری اسلامی تضعیف می‌شود، شما حرف‌های دشمنان را می‌زنید؛ سبب شد که عده‌ای بدتر از بیگانگان در داخل چنان ریشه‌ای بدوانند و دملی شوند که نیشتر زدن به آن امروز بسیار مشکل می‌باشد و این روش دقیقاً بر خلاف شیوه رسول‌الله(ص) و سنت ائمه بوده و نتیجه آن مفاسدی شده که اصلاح آن برنامه گسترده‌ای را می‌طلبد. دستگیری شکنجه‌گران و قاتلین و محاکمه و مجازات و معرفی آنها به مردم و اعلام زندانهای غیررسمی و جمع شدن آنها، ضروری است نه آنکه آنان را اخراج کنید اینان آبروی جمهوری اسلامی را چنان به خطر انداخته‌اند که از بیگانگان مخالف جمهوری اسلامی به مراتب خطرناک‌ترند مردم انتظار دارند با اجرای عدالت جلوی فروپاشی را بگیرید و معتقدند دشمن در آستین است.

ماه علی(ع) است! در قلمروی حکومت علی (ع) خلخال از پای یک زن غیرمسلمان به زور درآوردند. هنگامی که این خبر به علی رسید، برآشفت و فریاد برآورد که اگر امروز مرد مسلمانی از شنیدن این خبر، از تأسف بمیرد، نه تنها قابل سرزنش نیست بلکه سزاوار است که بمیرد! (خطبه27نهج‌البلاغه) و برای آنان آرزوی مرگ می‌کند، امروز دینداری مانند آتش کف دست می‌باشد دینداران و عرفا جلوه خدا را در مردم و جلوه مردم را در الله می‌دانند با این شرایط همه ما باید آرزوی مرگ کنیم که این خود ظهوری از خشم سنگین خداست. «نمایندگان محترم بسیار بسیار وقایع دردناکی وجود دارد که شما می‌دانید و باید برای حفظ جمهوری اسلامی از خودگذشتگی نمائید».

همدرد شما ملت
اعظم طالقانی شهریور 1388





نام فرستنده را پاك كنيد
درباره خبر خاک‌سپاری مخفیانه شهدا

حنیف مزروعی

خبر به خاک سپاری مخفیانه شهدا چند روزی است که در سطح رسانه‌های مختلف انعکاس وسیع یافته و سایت نوروز پایگاه اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی به عنوان رسانه‌ای که اقدام به انتشار این خبر نموده در معرض حملات و تکذیب‌ها قرار گرفته است.

در این جا سعی خواهم کرد به عنوان یک روزنامه‌نگار و کسی که مسئولیت سایت نوروز را تا این لحظه در دست دارد شرح دهم که چگونه این خبر به دست آمد و این ماجرا از ابتدا چه بود و چگونه به اینجا رسید.

1- در تاریخ 21 تیرماه یکی از مادران قربانیان حوداث پس از انتخابات به خبرنگار نوروز اطلاع داد که در سردخانه شهید امین زاده واقع دراسلامشهر تهران که یکی از بزرگترین سردخانه‌های صنعتی کشور است تعدادی جسد نگاه داری می‌شده. او گفت هنگامی که در جستجوی عزیز گمشده اش در این سردخانه بوده تعداد زیادی جسد دیده که بر روی هم ریخته شده بود و مشاهدات این مادر برمی گشت به دو روز پیشتر یعنی تاریخ 19 تیرماه.

2- در تاریخ 21 تیرماه نوروز اقدام به انتشار اظهارات این مادر کرد، اما از آنجایی که مستندات کافی برای دفاع از این خبر در دست نبود در خبر ذکر شد که "شنیده شده است".

3- پس از انتشار این خبر همکاران سایت نوروز اقدام به جمع آوری مستندات مربوط به این خبر کردند و از جمله اینکه ما بنا به شهادت برخی پرسنل سردخانه شهید امین‌زاده متوجه شدیم که در همان شب انتشار خبر سردخانه تعداد قابل توجهی رفت و آمد غیرطبیعی به محل این سردخانه صورت گرفته و خودروها چیزهایی را از سردخانه به بیرون منتقل کرده‌اند.

4- در روزهای پس از انتشار خبر نیز گزارش‌هایی به دست ما رسید مبنی بر اینکه برخی جنازه‌های تحویل داده شده به خانواده قربانیان یخ زده بوده و در تصاویری که از این شهیدان منتشر شد و در سایت نوروز نیز منتشر گردید و متعلق است به شهید بهزاد مهاجر کاملا مشخص است که جسد این شهید فرم و قالب یخ زده گرفته در حالیکه به هیچ عنوان اجسادی که در پزشکی قانونی نگهداری می شوند حتی بعد از گذشت 40 روز به این صورت در نمی آیند و این مسئله صحت خبر نوروز مبنی بر نگهداری در یک سردخانه صنعتی را تایید کرد.

5- براساس ادامه پیگیری‌ها ما به این نتیجه رسیدیم که در شب 21 تیرماه تعداد قابل توجهی خودرو که متعلق به سازمان بهشت زهرا نبوده اند اجسادی را به بهشت زهرا منتقل کرده اند و البته در همان زمان نیز گزارش هایی از انتقال برخی اجساد به شهرهایی مانند اصفهان و حواشی تهران هم بود که تا این لحظه ما نتوانسته ایم هیچ سندی در این خصوص بدست بیاوریم. اما در خصوص بهشت زهرا براساس گزارش برخی پرسنل این مرکز تایید شده است که در تاریخ های 21 و 24 تیرماه تعدادی خودروی غیراستاندارد که برای حمل و نقل اجساد مورد استفاده قرار نمی گیرند به بهشت زهرا رفت و آمد داشته اند.

6- با پیگیری های انجام شده مشخص شد که در قطعه جدیدالتاسیس 302 که در نقطه ای حدودا خارج از محدوده قدیمی بهشت زهرا واقع است و آن طرف اتوبان جاده قدیم بهشت زهرا می شود محلی وجود دارد که اجساد به آنجا برده و در آنجا بدون نام و نشان دفن شده اند.

7- براساس این اطلاعات ما یک هفته پیش از اعلام این خبر توانسته بودیم تمامی مستندات و ادله را جمع آوری کنیم و حتی در همان زمان تمامی شماره جوازهای دفن را نیز در اختیار داشتیم. به جهت حساسیت های این خبر ابتدا با مسئولین بهشت زهرا تماس گرفتیم. ولی هیچکدام در آن زمان نه خبر را تایید و نه رد کردند و پاسخ قانع کننده ای به ما ندادند.

8- در نهایت جمع بندی اعضای تحریریه سایت نوروز به این نقطه رسید که با توجه به اینکه خانواده های زیادی در روزهای پس از انتخابات همچنان در انتظار بازگشت عزیزانشان هستند و از محل آنها اطلاعی ندارند، برای استیفای حقوق کشته شدگان بهترین راه حل انتشار جزئیاتی از این واقعه است و ما با پذیرفتن تمامی هزینه های مترتب بر انتشار این گزارش، در تاریخ 31 مردادماه خبر را منتشر نمودیم.

9- در همان روز 31 مرداد مجید نصیرپور عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در واکنش به این خبر نوروز گفت که مجلس مسئله دفن دسته جمعی کشته شدگان را پیگیری می کند. این مسئله برای ما بسیار مایه امیدواری شد که یک نماینده اعلام کرده که مسئله بررسی می شود.

10- اما با کمال تعجب در همان روز فرهاد تجری عضو کمیسیون امنیت ملی و کمیته پیگیری وقایع بازداشتگاهها و بازداشت شده ها اعلام کرد که این خبر صد در صد دروغ است. تکذیب آقای تجری در حالی صورت گرفت که تنها ساعاتی از انتشار این خبر توسط نوروز گذشته بود و ایشان می توانستند حداقل برای اطمینان از خبر نوروز قدم رنجه کرده و نگاهی به قطعه ای که مورد مدعایمان بود بکنند و بعد تکذیب کنند اما بدون هیچ تحقیقی اعلام کردند که این خبر دروغ است و همه مسایل در بازداشتگاه ها شفاف بوده و ابهامی وجود ندارد. گویا فراموش کرده بودند که مدتی پیش به صلاحدید رهبری و به خاطر شرایط غیر استاندارد، دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک صادر شده بود و هنوز هم اصرار داشتند ابهامی در مورد بازداشتگاه ها وجود نداشته است!

11- ما در سایت نوروز سعی کردیم در گزارش اول خود به صورت مختصر به این مسئله بپردازیم اما پس از این تکذیب برای اثبات مدعایمان اقدام به انتشار شماره جوازهای دفن نمودیم تا مشخص شود بدون سند خبر را اعلام نکرده ایم.

12- روز گذشته نیز در کمال تعجب رئیس سازمان بهشت زهرا اقدام به تکذیب این خبر نمود که جز اظهار تاسف نمی‌توان در مورد آن نظری داد. ایشان اگر سری به قطعه 302 بزنند خودشان مشاهده خواهند کنند که چند قبر در این قطعه وجود دارد که نام متوفی در آن درج نشده است. در حالی براساس روال کار بهشت زهرا همیشه وقتی شخصی فوت می‌کند و جواز دفن صادر می شود یک پلاک کوچک به متوفی تعلق می گیرد که در آن نام کامل به علاوه شماره قطعه و سایر اطلاعات مرتبط ذکر می‌شود. در فیلمی که همکاران نوروز تهیه کرده‌اند به وضوح مشخص است برخی از قبرها نامی ندارند در حالیکه برخی دیگر که متعلق به مردم عادی است با نام و مشخصات می‌باشد.

13- آقای حمیدرضا کاتوزیان عضو کمیته پیگیری مسائل بازداشتگاهها و بازداشت شده ها اعلام کرده اند که حاضر هستند این مسئله را پیگیری کنند. ما نیز به شدت از این امر استقبال می کنیم و حاضر هستیم بخشی از مستندات منتشر شده و منتشر نشده خود را در اختیار این کمیته یا هر کمیته بی طرف دیگری قرار دهیم.

14- در پایان به ذکر این مطلب بسنده می‌کنم که کاری که ما در این قضیه انجام دادیم وظیفه مان به عنوان روزنامه نگار بود. یک روزنامه نگار وظیفه دارد در مورد اخبار مهمی که به دستش میرسد تحقیق وکنکاش کند و هرگاه از واقعیت آن کسب علم کرد اقدام به انتشار آن نماید و از این جا به بعد برعهده مراجع قانونی و حقوقی است که با پیگیری مسئله حقایق را روشن و عاملان را مجازات کنند
منبع: دفتر بی مخاطب




فشار بر حسن خمینی برای لغو سخنرانی خاتمی در حرم امام
سلام: خبر می رسد آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی برای حضور در مراسم احتمالی سخنرانی سالانه ی سید محمد خاتمی در حرم امام خمینی (ره) اعلام امادگی کرده اند.
برخی نهادهای امنیتی و مسوولان قضایی تلاش می نمایند از سخنرانی سید محمد خاتمی در شب های قدر که در حرم امام ایراد می گردد ممانعت به عمل آورند.


به گزارش خبرنگار رویداد فشار بر سید حسن خمینی نوه امام خمینی (ره) برای حذف نام سید محمد خاتمی از جمع سخنرانان شب های قدر به شدت افزایش یافته است.


یک منبع آگاه گفت که مسولان امنیتی و برخی مقامات قضایی از احتمال حضور میلیونی مردم در سخنرانی خاتمی به شدت نگران هستند.
این منبع اگاه افزود: با توجه به فضای بوجود آماده و اثرات منفی پخش اعترافات فعالان سیاسی و اجتماعی و خشم عمومی ، اعلام خبر سخنرانی آقای خاتمی در حرم امام خمینی منجر به حضور صدها هزار نفر از معترضان برای اعلام حمایت از اصلاح طلبان و و دهن کجی به این دادگاه های نمایشی خواهد شد.


در همین حال خبر می رسد آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی برای حضور در مراسم احتمالی سخنرانی سالانه ی سید محمد خاتمی در حرم امام خمینی (ره) اعلام امادگی کرده اند.


لازم به ذکر است که نوه آیت الله خمینی ازشرکت در مراسم تنفیذ حکم احمدی نژاد همانند چند تن از دیگر بزرگان نظام خودداری نمودند.